به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ علی کریمی که این روزها اصلیترین چهره ورزش ایران به حساب میآید، بعد از اینکه هفته گذشته در برنامه نود حاضر شد، تحت حمایت افراد زیادی قرار گرفت. اتفاقی که حتی پیش از حضور در برنامه هم برای او رخ داده بود. این هجمه حمایتی از جادوگر باعث شد که او اینگونه از حامیانش در این مدت تشکر ک
۱۳۹۶ بهمن ۲۹, یکشنبه
اسطوره فوتبال ایران علی کریمی اینگونه از حامیان خود تشکر کرد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ علی کریمی که این روزها اصلیترین چهره ورزش ایران به حساب میآید، بعد از اینکه هفته گذشته در برنامه نود حاضر شد، تحت حمایت افراد زیادی قرار گرفت. اتفاقی که حتی پیش از حضور در برنامه هم برای او رخ داده بود. این هجمه حمایتی از جادوگر باعث شد که او اینگونه از حامیانش در این مدت تشکر ک
۱۳۹۶ بهمن ۲۸, شنبه
باز هم بازداشت وضعیت نامعلوم نوکیش مسیحی علی امینی در تبریز
نوکیش مسیحی زندانی که در آستانه کریسمس در شهر تبریز توسط ماموران امنیتی بازداشت شد از وضعیت وی همچنان اطلاعی در دست نیست
به گزارش «محبت نیوز» در ادامه تداوم نقض حقوق اقلیتهای دینی توسط جمهوری اسلامی در ایران، در مورخ ۱۹ آذر ۱۳۹۶ (برابر با ۱۰ دسامبر۲۰۱۷) نوکیش مسیحی “علی امینی” در شهر تبریز توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
به گفته سازمان ماده (۱۸)، تعدادی از ماموران امنیتی لباس شخصی در آستانه زادروز تولد عیسی مسیح ( کریسمس ) با هجوم به محل کار این شهروند مسیحی ساکن تبریز اقدام به بازداشت وی کردند.
ماموران امنیتی پس از بازداشت آقای امینی اقدام به بازرسی و تفتیش محل نموده و در پی آن برخی از لوازم شخصی اعم از تلفن همراه و لب تاپ وی را نیز ضبط و با خود بردند .
ماموران امنیتی پس از بازداشت آقای امینی اقدام به بازرسی و تفتیش محل نموده و در پی آن برخی از لوازم شخصی اعم از تلفن همراه و لب تاپ وی را نیز ضبط و با خود بردند .
این اقدام از سوی ماموان امنیتی در حالی روی داده که پدر سالخوره این نوکیش مسیحی نیز در محل کار فرزندش حضور داشت.
کیارش عالیپور سخنگوی سازمان ماده (۱۸) در این باره به محبت نیوز می گوید: ” نوکیش مسیحی علی امینی که اکنون بیش از دو ماه از بازداشتش توسط ماموران امنیتی و لباس شخصی می گذرد همچنان در زندان مرکزی تبریز به سر میبرد و هنوز از دلایل و جزئیات بازداشت این نوکیش مسیحی اطلاع دقیقی در دست نیست.”
” علی امینی ” که در بین دوستان با نام ( فیلیپ ) شناخته می شود متاهل و دارای دو فرزند خردسال ۳ و یک ساله است.
وقاحت سران نظاماصرار بر روایت یک طرفه از وقایع ۸۸ تا کِی؟
هفت سال از حصر یاران محبوب امام؛ نظام و مردم میگذرد. در طول این مدّت شاهد روایت یک طرفه اتفاقات ۸۸ بودهایم و اخیرا نیز بسیج صدا و سیما با مستند «خارج از دیـد» و رئیس سابق ستاد مشترک نیروهای مسلح سردارفیروزآبادی در مصاحبه با خبرگزاری فارس به تداوم روایت یک طرفه همت کردند. روایت کنندگان یک طرفه وقایع ۸۸ به حاکمیت سنتهای تغییرناپذیر خداوند بر جهان باور ندارند و فکر میکنند با این رویه و با بوقهای تبلیغاتی میتوان حقیقت را برای همیشه پوشاند و باطل را حق جلوه داد! با روایت یک طرفه شاید بتوان کوتاه مدت حقیقتی را پوشاند و آن را باطل جلوه داد و باطلی را حق نمایاند ولی هیچ حقیقتی را نمیتوان برای همیشه از اوج به زیر کشید و هیچ باطلی را نمیتوان بالا برد.
از سال ۸۸ تا به حال معترضان عنوان «فتنهگر» گرفته و بارها سخن از مرگ «فتنه ۸۸» رفته و و پیوسته علیه آنان سخنراندهاند ولی حتی خود گویندگان هم قانع نشدهاند چه رسد به شنوندگان! و تا زمانی که روایت واقعه دو طرفه نقل نشود و مردم امکان قضاوت آزاد و بیطرفانه نیابند، به اطمینان از واقعیت نمیرسند و مسأله حل نمیگردد هم چنان که مدتی است صبح و شام جریان احمدی نژاد را یک طرفه «انحرافی» و بعضی سرانش را دادگاهی و محکوم کردهاند و از حضور در صحنه انتخابات منع نمودهاند ولی علیرغم این اقدامات، جایگاه اجتماعی آنها از بین نرفته است و فقط زمانی این جریان طرد میشود که در داوری مردمی و در یک دادگاه ملی مثل صحنه انتخابات حاضر شوند و مخالفان هر چه از آنان دارند، مطرح کنند و آنان هم تمامی دفاع خود را ابراز نمایند؛ آن زمان داوری نهایی مردم برای همیشه در مورد آنان صورت خواهد گرفت.
انتخابات سال ۸۸ به حقیقت حماسه ملی بود که با رفتارهای غلط به شکست ملی تبدیل شد. اولا با یکدست شدن اجرا و نظارت از همان ابتدا اطمینان به سلامت انتخابات خدشه دار شد؛ ثانیا داور مسابقه بر خلاف اصل پذیرفته شده و بین المللی «بی طرفی داور»، به نفع یک طرفه مسابقه وارد گود رقابت شد؛ ثالثا یکی از طرفهای مسابقه همه اصول اخلاقی و قانونی مسابقه را زیر پا نهاد و مرتکب خلاف شرع و ظلم شد ولی نه تنها مورد اعتراض واقع نشد که تشویق گشت؛ رابعا بعد از مسابقه اعتراض یک طرف به تخلفهای گسترده شنیده نشد و از معترضان خواستند:
۱٫ داوری داورانی که اصل بی طرفی را نقض کردهاند، بپذیرند؛
۲٫ با توجه به فاصله زیاد رأی فرد پیروز اعلام شده با نفر بعد، در سلامت کلی مسابقه تشکیک نکنند و آن را مسلّم بدانند و فقط به بالا و پایین شدن آراء رضایت دهند؛
۳٫ تقاضای داوری هیئت بیطرف، با این ادعا که تعیین این هیئت بدعت است، ردّ شد در حالی که آن انتخابات معضلی شده بود و باید به حکم قانون اساسی با سرانگشت تدبیر رهبر حل میشد و قبل از آن هم در زمان امام مشابه این جریان در انتخابات مجلس سوم اتفاق افتاده و معضل شده بود و بنیانگذار انقلاب با تعیین هیئتی به حل اختلاف شورای نگهبان و وزارت کشور اقدام کرده بود.
اگر سال ۸۸ هیئتی بی طرف بدون هیچ پیششرط اعتراضات را میشنید و بعد از بررسی تصمیم میگرفت و به اطلاع ملت میرساند، دیگر معترضان نمیتوانستند به آن هیئت اعتراض کنند و در صورت اعتراض مجدد، ناقض عهد و توافق شمرده میشدند و از جانب مردم طرد میگشتند و اگر اعتراضاتشان وارد یا در نتیجه نهایی تأثیر گذار نبود، سلامت انتخابات حداکثر با تغییراتی در آراء اعلام میشد و غائله ختم میگردید.
در هر حال این غائله به وقت تدبیر نشد و بعد از آن هم سعی شد با روایت یک طرفه واقعه، ذهن جامعه را قانع کنند که تا به حال ناکام بودهاند ولی متأسفانه همچنان بر این رویه ناصواب پای میفشارند. البته همچنان که بارها از طرف محصوران و همفکرانشان اعلام شده، اعتراضات ۸۸ در ۹۲ شنیده شد و به بارنشست و دیگر آنان خواستهای ندارند ولی چنانچه حاکمیت بخواهد واقعیت ۸۸ روشن شده و روح جامعه قانع کردد، جز پایان دادن به حصر و روایت دو طرفه و جامع واقعه، راهی ندارد. بدان امید.
نهادهای خود سردامنه فعالیتهای اطلاعات سپاه گسترش پیدا میکند؛ مجاهدان گمنام در مقابل سربازان گمنام
کلمه – گروه خبر: چندی پیش که اخباری مبنی بر بازداشت یک جاسوس هستهای توسط مقامات قضایی مطرح شد، وزیر اطلاعات با تکذیب آن اظهارات، مطرح کرد که تنها مرجع رسیدگی به مباحث مربوط به جاسوسی وزارت اطلاعات است و نهادهای دیگر نباید در این خصوص ورود کنند.
وزیر اطلاعات در آن مقطع در خصوص اتهام جاسوسی دری اصفهانی، تصریح کرد: “در خصوص دری اصفهانی قبلا در چند نوبت تصریح کرده و باز هم به صراحت اعلام میکنم، از آنجا که مرجع تشخیص موضوعات مرتبط به جاسوسی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات است، از نظر این معاونت، آقای دری اصفهانی نه تنها مرتکب جاسوسی نشده بلکه در برابر هجمههایی که برخی سرویسهای بیگانه به وی داشتهاند، هوشیارانه مقاومت کرده و با معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات همکاری داشته است.”
این روزها و پس از پس از انتشار خبر مرگ مشکوک کاووس سید امامی در بند دو الف، و اظهارات مقامات قضایی مبنی بر جاسوس بودن این فعال محیط زیست، مجددا این بحث از سوی فعالان سیاسی شکل گرفته که باتوجه به اینکه وزارت اطلاعات مرجع رسیدگی به بحث جاسوسی است، چرا اطلاعات سپاه وارد موضوع به این مهمی شده است. بیشتر انتقادها متوجه نهادهای موزاری وزارت اطلاعات چون اطلاعات سپاه است. این مساله نه تنها در خصوص اتهامات مربوط به جاسوسی که در خصوص دیگر فعالیتهای این نهاد در خصوص بازداشت فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، ادمینهای کانالهای تلگرامی و … نیز مطرح میشود.
در همین رابطه صبح امروز علی مطهری نایب رییس مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران گفت: “رسیدگی به مساله جاسوسی کار تخصصی وزارت اطلاعات است. نمیتوانیم از اطلاعات سپاه توضیح بخواهیم”
کانال امتداد نیز در گزارشی در این خصوص، نوشت: “۲۵ مرداد امسال برخلاف تصور رایج در مورد حمایت علی مطهری از دولت، او برای مخالفت با رای اعتماد وزیراطلاعات نامنویسی کرد و حرفهای مهمی زد.
او در مخالفت با وزارت علوی بر نهاد اطلاعاتی کشور گفت: «ما به وزیری نیاز داریم که بتواند جلوی برخی دخالتهای سازمانها و نهادهای موازی با وزارت اطلاعات را بگیرد و قانون هم همین را میگوید که باید در امور اطلاعاتی امنیتی کشور تمرکز ایجاد کرد و از تداخل و موازیکاری وظایف جلوگیری به عمل آید و در قبال وظایف محوله ما به مجلس پاسخگو باشد.»
امروز کشور بعد از ماجرای خودکشی سیدامامی در زندان دچار یک چالش شده است. او توسط نهادی غیر از وزارت اطلاعات بازداشت و در زندان آنطور که گفته شده، خودکشی میکند. آیا مجلس میتواند وزیر اطلاعات را برای این موضوع احضار کند؟ پاسخ وزیر چه خواهد بود؟
مطهری گفته بود که مشکلش با وزیر اطلاعات این است که وقتی از او سئوال می کنیم نمیتواند پاسخ بدهد. فرضا میگوید نهاد بازداشتکننده ادمینهای کانالهای تلگرامی نهاد دیگری است.
او تاکید کرده بود که وزیر اطلاعات باید به وضعیت موجود خاتمه دهد و مقابل کلیه مسائل امنیتی و اطلاعاتی برابر مجلس پاسخگو باشد.
مطهری صراحتا علوی را مرد این میدان که این وضعیت را تغییر دهد ندانسته و گفته بود: «آقای علوی در چهار سال گذشته مرد این میدان نبود هر چند که ما قدردان تلاشهای ایشان در وزارتخانه هستیم.»
نکته مهمتر این است که رفته رفته ماجرای نهادهای موازی در کشور درحال تثبیت و «جااندازی» رسانهای است. پیشتر رسانههای از لفظ «سربازان گمنام» امام زمان برای پرسنل وزارت اطلاعات استفاده میکردند. اما حالا یکی از فعالان رسانهای نزدیک به نهاد دیگر حتی در لفظ و نام نیز جریان جدیدی را با عنوان «مجاهدان گمنام» خبر میدهد.
رضا سراج این موضوع را در معرفی مستند منطقه ممنوعه که مربوط به پرونده سیدامامی است و پنجشنبه شب از برنامه ۲۰:۳۰ پخش شد ناخواسته (یا شاید هم تعمدا) بر ملا میکند.
او در تعریف مقابله با جریانی که او آنها را «یهودیان مخفی» نامیده، از واژه «مجاهدان گمنام» به جای عبارت مرسوم «سربازان گمنام» استفاده کرده و با انتخاب آن به عنوان یک هشتگ تعمدا آن را برجستهتر کرده است.
او مینویسد: «مستند «منطقه ممنوعه» مقابله #مجاهدان_گمنام با جنگ اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل را به تصویر میکشد. این مستند، شرح اقدامات کاووس سیدامامی، جاسوس دوتابعیتی و از اعضای شبکه مخفی یهود در ایران است.»
به نطق مخالفت علی مطهری با وزیر اطلاعات باز گردیم که گفته بود: «زمانی که در خصوص بازداشت برخی خبرنگاران و اصحاب رسانه به اتهام جاسوسی سوالی میپرسیم وزیر پاسخی ندارد چرا که میگوید از حیطه اختیار من خارج است.»
حالا دیگر کار از نطق یک نماینده مجلس هم علنیتر شده است. عدهای حتی حاضر نیستند زیر نام «سربازان گمنام» نیز فعالیت کنند و به دنبال برندسازی جدید هستند.”
نا گفته های قتل سیدامامی با داروی تیوپنتال سدیم کشته شده / انتشار تصویر و عملکرد مسئول پرونده برای نخستینبار
این مقام ارشد سازمان اطلاعات سپاه که خود از همراهان مردم و آزرده از مظالم این سازمان امنیتیِ غیر قانونی به مردم است، جزئیات بیشتری را از سربازجوی این پرونده، نحوه بازجوییها، اعترافات دکتر سید امامی و … در اختیار خبرنگار «آمدنیوز» قرار داده تا جهت آگاهی افکار عمومی در این رسانه منتشر شود.
وی میگوید: «علت اصلی بازداشت کاووس سید امامی تحقیقات وی در خصوص علل شیوع خشکسالی در ایران، کمبود منابع آبی کشور و کمبود بارندگی بود که کشور را به مرز فروپاشی جغرافیایی کشانده است. دکتر سید امامی با تحقیقات علمی متوجه شد که یکی از علل اصلی کمبود بارش باران و خشکسالی در سالهای اخیر، آزمایشهای هستهای، موشکی و فعالیت تحقیقاتی این نهاد نظامی بر روی پروژه هارپ در پارچین بوده است. وی برای تکمیل این تحقیقات با کمک برخی کارشناسان ناسا که از دوستان وی بودهاند، اقدام به بررسیهای علمی دقیقتری از یافتههای علمی خود کرد که این دانشمندان نیز وی را در تکمیل این پروژه تحقیقاتی یاری کرده بودند.»
این مقام ارشد امنیتی که خود یکی از معاونین «حسین طائب» در سازمان اطلاعات سپاه (ساس) است، از فردی با نام مستعار «حمید فرامرزی» به عنوان سر بازجو و مسئول «پرونده سید امامی» یاد کرده و تصویر وی را برای نخستین بار در اختیار خبرنگار «آمدنیوز» قرار داده است.
وی میگوید: «حمید فرامرزی یکی از مسئولین ارشد در اداره ضد جاسوسی سازمان اطلاعات سپاه (واحد ۱۸۰۰) است که در زمان وزارت اطلاعات حیدر مصلحی در معاونت ضد جاسوسی این وزارتخانه، تحت مدیریت ‘شهشهانی’ فعالیت میکرد. پس از خانهنشینی احمدینژاد، بازدید رهبری از وزارت اطلاعات و اخراج ۱۸ معاون و مدیرکل این وزارتخانه، «حمید فرامرزی» به خاطر دوستی صمیمانهای که با «حسین طائب» داشت به سازمان اطلاعات سپاه رفت و در اداره ضد جاسوسی این سازمان مشغول به کار شد. «فرامرزی» دوستی بسیار صمیمانهای با «عاشر» (احمدرضا کریمی) دارد و «پروژه تور امنیتی برای ترور و ربایش» مخالفان در کشورهای همسایه ایران که «ندا امین» به همراه «پیمان عارف» (با پوشش کارشناس بیبیسی فارسی) آن را در ترکیه انجام میدادند، در «واحد ۱۸۰۰» سازمان اطلاعات سپاه و مدیریت «حمید فرامرزی» انجام شده بود.
این مقام ارشد سازمان اطلاعات سپاه در خصوص پروژه بازداشت فعالان زیست محیطی و دکتر کاووس سید امامی میگوید: «سپاه پاسداران پس از اطلاع از روند تحقیقات دکتر سید امامی و تیم همراه وی، پروژه بازداشت او را با توجه به تابعیت دوگانهی وی در دستور کار قرار داد و قرار نبود کسی از بازداشت دکتر سیدامامی مطلع شود. زمانیکه او را بازداشت کردند، با فشار امنیتی به خانوادهی او، اعلام شده بود که وی در مسافرت است تا سازمان اطلاعات سپاه بتواند به راحتی افراد مرتبط با سید امامی را در داخل کشور شناسایی و بازداشت کند.» وی میگوید: «بنا بر نص صریح قانون، تنها مرجع تشخیص جاسوسی در کشور، وزارت اطلاعات است اما سازمان اطلاعات سپاه که خود سازمانی غیر قانونی است و اساسنامهی آن به تأیید مجلس شورای اسلامی نرسیده، با هر فرد و جریانی که مشکل سیاسی دارد، به وی برچسب جاسوسی را میزند تا به راحتی بتواند پروژههای خود را اجرایی و منابع مالی کشور را جذب میکند.»
این منبع خبری «آمدنیوز» در ادامه گفته است: «دکتر سید امامی با تزریق داروی ‘تیوپنتال سدیم’ در روز ۲۰ بهمن، ۶۸ صفحه اعترافات اجباری و ‘تکنویسی’ با اجبار بازجویان را علیه ‘معصومه ابتکار’، ‘حسامالدین آشنا’، ‘محمدباقر نوبخت’ و ‘حسین فریدون’ انجام داده و برای ادامهی روند بازجویی در ساعات بعدی، همان دارو با دوز بالاتر و به اصطلاح «مکمل کامپکت تیوپنتال سدیم با دوز بالا» به وی تزریق شده است. ساعاتی پس از تزریق این مکمل، وی به هیجان و استرس شدید دچار شد و در سلول خود ایست قلبی کرد.» وی میگوید: «سید امامی پس از اعترافات اولیه ۶۸ صفحهای علیه مقامات دولت حسن روحانی، در برابر دوربین نشانده شد و از وی در خصوص اعترافاتش، ضبط تلوزیونی صورت گرفته است.»
دکتر سید امامی همچنین با فشار بازجویان، اعترافاتی نیز در خصوص «صالح ربیعی» پسر «علی ربیعی» وزیر کار انجام داده است.
این مقام آگاه میگوید: اعترافات ۶۸ صفحهای دکتر سیدامامی به همراه فیلم مربوطه در اختیار «حمید فرامرزی» است و وی قرار است طی طرحریزی بعدی، اقدامات گستردهای را با هماهنگی حسین طائب علیه دولت روحانی انجام دهد.
این منبع خبری «آمدنیوز» در سازمان اطلاعات سپاه در ادامه با ذکر جزئیاتی از روابط و نوع فعالیتهای «حمید فرامرزی» در اداره ضد جاسوسی این سازمان میگوید: فرامرزی به دلیل مشکلات روحی زیادی که دارد، در اغلب بازجوییهای خود، از «برخورد گِرِید الف» استفاده میکند و اغلب جلسات بازجویی وی خشن و غیر حرفهای است. وی در سازمان به «مسئول نیزار عرب» مشهور است. این لقب کنایهای است به اینکه هر متهمی زیر دست او باشد کارش به مثال مشهور «عرب نی انداخت» کشیده میشود. «فرامرزی» در پروندههای خود به هیچوجه اجازه دخالت وزارت اطلاعات (واجا) را نمیدهد و دیدگاه و اعمال وی بر پایهی «حذف مخالفین نظام و رهبری» استوار است. او با دورههای تخصصی که برای حذف افراد و فعالیتهای عملیاتی در خارج از کشور دیده، پروژه ترور یا ربایش آنان را در داخل و خارج از کشور عملیاتی میکند.
این مقام ارشد در ادامه اظهار میکند: فرامرزی ارتباط تنگاتنگی با «حسین شریعتمداری» و «حسن عباسی» دارد و از آنان برای «پروندههای کلان ضِد» در ردههای بالا استفاده میکند. فرامرزی مدتی هم به دنبال پروندهسازی برای کارکنان واجا بوده و پروندهسازیهایی نیز برای مدیران ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمان هاشمی رفسنجانی انجام داده که با برخورد ویژه «حفا واجا» از عملیاتی شدن این پروندهسازیها جلوگیری به عمل آمده است.
گفته شده «فرامرزی» مسئول پرونده جیسون رضاییان خبرنگار بازداشت شده ایرانی- آمریکایی نیز بوده و بر اساس این گزارش، تا لحظه آخر، مخالف مبادلهی وی با آمریکا بوده است. «فرامرزی» پس از به امضا رسیدن برجام توسط دولت حسن روحانی، به خاطر روابط ویژهای که با سردار «جواد کریمی قدوسی» نماینده مردم مشهد در مجلس داشت، پروندهای را علیه «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ساخته و با استفاده از جزئیات روابط وی با خانواده و پدر و مادر همسرش در آمریکا، در کمین شکار او نشسته است.
این مقام ارشد در سازمان اطلاعات سپاه بیان داشت: «حمید فرامرزی» در کنار فعالیتهای امنیتی در سازمان، فعالیتهای کلان اقتصادی و غیر قانونی زیادی را نیز انجام میدهد و به خاطر طراحی و اجرای پروژه امنیتی «الماس سیاه» در افغانستان، در سازمان قضایی نیروهای مسلح پرونده مفتوحه دارد اما مقامات قضائی به دلیل نزدیکی وی به طائب، جرأت رسیدگی به پرونده او را ندارند. «فرامرزی» دارای دو گذرنامه از «ونزوئلا» و «سَنت کیتس» است و چندین گذرنامه عادی و سیاسی جمهوری اسلامی با اسامی مختلف برای عملیاتهای برون مرزی و تردد بینالمللی در اختیار دارد. او چندی قبل نیز با پرداخت مبلغ ۶۰۰ هزار دلار، گذرنامهی کشور ویتنام را برای خود و چهار تن از همکارانش در سازمان اطلاعات سپاه خریداری کرده است.
وی در پایان میگوید: «فرامرزی» علاوه بر مزایای استفاده از جایگاه و رانت امنیتی در پروژههای اقتصادی، مجموعا به همراه یکی از مدیرانش برای فعالیت در سازمان اطلاعات سپاه، مبلغ ۳۲ میلیون تومان در ماه حقوق دریافت میکند.
۱۳۹۶ بهمن ۲۳, دوشنبه
هرزه نامه کیهان : چرا برخی از مردم در راهپیمایی شرکت نکردند!
عدهای هم وضع فعلی را انحراف از روند اولیه انقلاب اسلامی و مطالبات اولیه مردم از رهبران انقلاب به حساب میآورند.
این دسته خود به تفکرات مختلف تقسیمپذیر هستند اما در یک کلام کلی میتوان گفت انقلاب و نهادهای آن و هر کسی که در نظام، کار و مسئولیتی در دست دارد باید تلاش گستردهای کند تا این بخش از مردم را به قطار انقلاب باز گرداند .
در این میان بخشی از این طیف نیازمند تبیین دقیق روند کشور، شرایط موجود، اندازه موفقیتهای نظام و نیاز مداوم به همراهی مردم برای تحقق همه اهداف انقلاب ۵۷ است که در این خصوص کوتاهیهایی وجود دارد و متأسفانه باید گفت بخشی از آنان دریافت کننده هیچ خبر، پیام و تحلیل از درون نظام اسلامی نیستند و بطور کلی خبر و تحلیل خود را از جاهایی که در نقطه مقابل انقلاب هستند دریافت میکنند.
برای این عده حتماً باید فکری کرد. اما در عین حال مشکل بخشی از اندک کسانی که دیروز در صفوف «ملت» حضور نیافتند برای این غیبت به خود حق میدهند! بخش مهمی از اشکالاتی که این گروه به روندها، رویکردها و عملکردها میگیرند، باید حل شود و بدون حل آنها بازگرداندن این عده به قطار انقلاب آسان نیست.
متأسفانه باید گفت بیعدالتیها در بخشهای مختلف دستگاههای حکومتی وجود دارد، فساد و سوءاستفاده و حیف و میل اموال عمومی وجود دارد، تندرویها در بعضی از مواردی که پای مردم در میان است و نیاز به تسامح دارد، یک واقعیت است. اینکه متولیان بخشهای مهمی از نظام نسبت به اشکالات افراد داخل حکومت نوعاً با تسامح عبور میکنند ولی کمتر از آن اشکال را در طیفهایی از مردم تحمل نمیکنند، یک واقعیت است که بدون رفع آنها و یا نشان دادن چشماندازی که نوید رفع آنها بدهد، نمیتوان بخشی از مردمی که به روندها و رویهها اعتراض دارند را به قطار انقلاب بازگرداند.
حسین زمان:هنرمند آزادی خواه امروز حاکمیت آلوده است به اختلاس، غارت، زندان، حصر و قتل انسانهای بیگناه
حسین زمان، هنرمند سبز مردمی در یادداشتی کوتاه در اینستاگرام خود به عملکرد حاکمان اعتراض کرده و خواسته است که به خود بیایند پس از ۴۰ سال.
این خواننده و استاد دانشگاه در یادداشت خود نوشته است:
چرا نمیخواهید باور کنید که بازنده این میدان هستید؟ امروز اکثریت مردم شما و وعدههایتان را دروغی بزرگ میدانند. نزدیک به چهل سال همه چیز در اختیار داشتید و این مردم با وجود تحمل فشارهای سخت و شکننده صبوری کردند و شما در همه امتحانات مردود شدید.
نه تنها به نداشتههایشان نرسیدند بلکه بسیاری از داشتههایشان را نیز از دست دادند. هنوز داشتن آزادی آرزوی بزرگ این مردم است. هنوز استقلال کشور شعاری بیش نیست و هنوز مردم در حاکمیت ایران شریک نیستند.
چرا اصرار میکنید خود را به مردم تحمیل نمایید؟ تا زمانی که این بایدها و نبایدهای جمعی قلیل که با قلدری بر مسند نشستهاند مخل آزادیهای بر حق این مردم است انتظاری جز نفرت و کینه نداشته باشید.
امروز حاکمیت ایران آلوده است به اختلاسهای بزرگ، غارت، زندان و حصر و قتل انسانهای بیگناه. امروز فقر و بیعدالتی گریبان مردم مظلوم ایران را گرفته است. قصه کاخهای سر به آسمان ساییده و کوخها و کپرهای ترکبرداشته، قصه فربهان و لپسرخان فخرفروش بر تهیدستان ویرانهنشین قصههای تکراری این مرز و بومند. هنوز سرمست از باده دیروزید و غافل از فردا. فردایی که همه زورگویان و خودکامگان تاریخ تجربه کردهاند.
۱۳۹۶ بهمن ۲۲, یکشنبه
جلالالدین فارسی:و ترویج ترور امام موسی صدر باید به خاطر حرفهایش کشته میشد اما ما دیدیم ارزشی ندارد
گروه خبر: جلالالدین فارسی کاندیدای نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در گفتوگو با خبرگزاری سپاه با تکرار ادعاهای قبلی خود دریاره امام موسی صدر و میرحسین موسوی از اینکه امام موسی صدر توسط ایرانیان کشته نشده ابراز ناراحتی کرده و گفته که ایشان باید به خاطر حرفهایش کشته میشد اما ما دیدیم که ارزشی ندارد هرچند قذافی او را کشت.
جلالالدین فارسی در این گفتوگو با اشاره به حضور خود در لبنان، پیش از انقلاب، مدعی شده که انقلابیون دور وی بودند نه دور امام موسی و همچنین مدعی شده که امام موسی صدر با شاه رابطه خوبی داشته است.
فارسی با گلایه از اینکه امام موسی توسط ایرانیان کشته نشده و با تاکید بر آنکه که باید علیه اعتقادات امام موسی قیام میشده، میگوید: ایشان باید به خاطر حرفهایش کشته میشد اما ما دیدیم که ارزشی ندارد هرچند قذافی او را کشت. قذافی به نهضتهای انقلابی و ضد استعماری کمک میکرد اما هر چه امام موسی صدر اقدام میکرد به او کمک نکرد وقتی او را دعوت کردند او به آنجا رفت، من آنجا مراوده و از همه جزئیات اطلاع داشتم و در نهایت او را کشتند.
فارسی که قذافی را یک مرد بزرگی میخواند و رابطه داشتن با او را یک افتخار میداند در بخش دیگری از سخنان خود مدعی میشود که میرحسین موسوی نخست وزیر امام از ابتدا هم با امام نبوده است.
وی دلیل حضور میرحسین موسوی در حزب جمهوری اسلامی را نیز خویشاوندی با آیت الله خامنه ای خوانده و در حالی منکر حضور میرحسین موسوی در مبارزات قبل از انقلاب میشود، که پیش از انقلاب بسیاری میرحسین موسوی را به واسطه فعالیتهایش میشناختند.
فارسی همچنین با کنایه به اتفاقات سال ۸۸ با تکرار این ادعای نخنماشده که میرحسین موسوی در جهت سلطهطلبی گام برداشته و مورد تشویق آمریکا و انگلیس قرار گرفته و میگوید: به نظر من این آقایان بسیار پستتر از جبهه ملیها هستند. موسوی و کروبی تصور کردند میتوانند جلوی ولایتفقیه بایستند درصورتیکه نمیدانند ولیفقیه باوجود تمام دشمنیها توانسته است ملت ایران را از پستیوبلندیها عبور دهد.
این قاتل تبرئهشده در ادامه مصاحبه خود خواستار مجازات رهبران محصور جنبش سبز میشود.
فارسی در سال ۱۳۷۱ در طالقان، در پی نزاعی، محمدرضا رضاخانی را با اسلحه شکاری هدف قرار داد و به قتل رسانید. دادگاه این قتل را از نوع غیرعمد تشخیص داد و چون بسیاری از دادگاههای افراد متنفذ نهایتا پرونده مختومه شد.
این نخستین بار نیست که جلال الدین فارسی با اتهامزنیهای دروغین خبرساز میشود. او که سالهاست از سیاست ایران کنار گذاشته شده امیدوار است با این خوش خدمتی ها به پست و مقامی دست یابد، هرچند هر بار ناکام مانده و کماکان در انزوا به سر می برد.
او پیش از در گفتوگو با ویژه نامه موسوم به “نهم دی ماه” در سال ۸۹ گفته بود: “میرحسین موسوی اصلاً حیات سیاسی خود را مدیون رهبری هستند، ایشان را آقای خامنهای به حزب جمهوری معرفی کردند، اما بر همگان روشن بود که خیلی از سیاسیون دلسوز و از جمله رئیسجمهور وقت با استمرار نخستوزیری میرحسین مخالف بودند، لذا ٩٩ نفر از نمایندگان با میرحسین مخالفت میکنند در همان ماجرا هم امام فرمودند مجلس اختیار دارد. امام با توجه به اینکه فرمودند رای با مجلس هست حکمی ندادند البته من و مرحوم فردوسیپور در آن روز در مجلس حضور نیافتیم.”
او همچنین دعی شده بود که “امام دیگر به وی مسئولیت نمیداد. بعد از تایید قطعنامه از سوی امام، میرحسین موسوی خودش را پنهان کرده و از انجام وظایف سر باز میزد. امام میخواست استعفای وی را قبول کند حتی در جلسهای با حضور افراد شاخص کشور از جمله هاشمی، موسوی اردبیلی و … این تصمیم گرفته میشود. در آن جلسه رئیسجمهور وقت که دیرتر به جلسه رسید، امام به محض ورود وی میگوید ما برای تعیین نخستوزیر بعدی در حال مذاکره هستیم و نظر شما چیست، رهبری میفرماید شما نباید استعفایش را بپذیرید، چرا که وی با استعفا میخواهد وجههای برای خود مهیا کند و بگوید من طرفدار ادامه جنگ بودم و خود را تبدیل به قهرمان ملی کند؛ باید به او فرمان دهید که وی به مسئولیت خود بازگردد؛ امام نیز با اشاره دست به سمت آقای خامنهای میفرماید این درست است. بعد هم که امام (خطاب به میرحسین) فرمودند اگر خدمات شما نبود، شما را به عنوان ضد انقلاب معرفی میکردم. به نظر من رهبری نباید ایشان را وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام میکردد اما ایشان به طور کلی بسیار به افراد فرصتهای مختلف میدهند. لذا ایشان با این حرکت بلوای آنها را به تاخیر انداخت.”
وی در آن گفتوگو پا فراتر گذاشته و با طرح این ادعا که کروبی و میرحسین و سیدمحمد خاتمی هیچ کدام با اسلام و قرآن آشنایی ندارند، اظهار عقیده کرده بود که اگر میرحسین موسوی رییس جمهور میشد “بدانیم که آنها کاری میکردند به مراتب بدتر از رژیم سلطنت، آنان رژیم استالینی تشکیل میدادند.”
یک مرتضوی برای یک کشور کافی است خودسران را تکثیر نکنیم
حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور نسبت به مرگ مشکوک سیدامامی در زندان واکنش نشان داد. او در دو توییت جداگانه در این باره در توییتر خود نسبت به این مرگ مشکوک اعتراض کرد.
آشنا در توییتر نوشت: “قاضیها و دادستانها و ضابطها و بازپرسها و بازجوها نه معصومند، نه بیخطا و نه خالی از حب و بغض. همانگونه که نظارت بر قوه مجریه ضروری است اعمال نظارت بر رفتار با متهمان و محکومان هم ضروری است. مصیبت یک مرتضوی برای یک کشور کافی بود؛ او را تکثیر نکنیم.”
وی چند ساعت پیش نیز در واکنش به مرگ مشکوک این استاد دانشگاه در زندان نوشته بود: “نه جامعه شناسان دین خودکشی می کنند نه حامیان حیات وحش”
کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه امام صادق و فعال محیط زیست، که کمتر از یک ماه پیش زندانی شده بود، به طرز مشکوکی در زندان درگذشت. مقامات زندان به خانواده او گفتهاند که سیدامامی خودکشی کرده است.
سیدامامی، مدیرعامل سابق موسسه غیردولتی “حیات وحش میراث پارسیان” بود که بخاطر فعالیتهایش برای حفظ یوز آسیایی (ایرانی) مشهور است.
محمود صادقی: معاون سازمان محیط زیست بازداشت شده است
آقای صادقی روز یکشنبه ۲۲ بهمن، در توئیتر خود نوشت که در جریان پیگیری موضوع مرگ کاووس سید امامی، استاد دانشگاه امام صادق و فعال محیط زیست، در زندان، متوجه شده که کاوه مدنی، معاون بین الملل، نوآوری و مشارکت اجتماعی- فرهنگی سازمان حفاظت محیط زیست، نیز روز شنبه ۲۱ بهمن، بازداشت شده است.
وی همچنین به خبرگزاری ایلنا گفت: «در پی تماسی با آقای کلانتری (رئیس سازمان حفاظت محیط زیست)، ایشان گفتند که آقای مدنی نیز بازداشت شدهاند».
او در پاسخ به این سوال که آیا آقای مدنی به دلیل دو تابعیتی بازداشت شدهاست، ادامه داد: «استعلامهای لازم درباره این فرد انجام شده و به نظر نمیرسد مشکل خاصی در این زمینه وجود داشته باشد».
این نماینده مجلس اضافه کرد: «آقای کلانتری درباره بازداشت آقای مدنی گفته بودند که علت بازداشت آقای مدنی نیز اعلام نشده است».
این در شرایطی است که شهرزاد همتی، روزنامه نگار در تهران،در توئیت خود به نقل از کانال تلگرامی امید علیزاده، روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست، نوشت که «خبر بازداشت آقای مدنی صحت ندارد» و در این ارتباط به تماس های تلفنی و تلگرامی وی اشاره کرد.
کاوه مدنی، استاد دانشگاه امپریال کالج لندن، در شهریور ماه به عنوان معاون سازمان محیط زیست انتخاب شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست، آقای مدنی در عالیترین مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد که بین روزهای ١٣ تا ١٥ آذرماه سال جاری در نایروبی برگزار شد، به عنوان نائب رئیس سومین مجمع محیط زیست ملل متحد به نمایندگی از گروه آسیا و اقیانوسیه، انتخاب شد و به عضویت هیئت رئیسه سومین مجمع محیط زیست ملل متحد درآمد.
خبرگزاری ایسنا حدود دو سال پیش خبر داده بود که اتحادیه اروپایی علوم زمین، کاوه مدنی را به عنوان یکی از چهار دانشمند جوان برجسته درعلوم زمین در سال ۲۰۱۶ معرفی کرده است.
گزارشهای متناقض درباره بازداشت کاوه مدنی پس از موضوع بازداشت چند فعال محیط زیست و مرگ کاووس سید امامی یکی از این بازداشتشدگان مطرح شده است.
درهمین حال، به گزارش خبرگزاری ایلنا، غلامحسین اسماعیلی، رئیس دادگستری استان تهران، روز یکشنبه اعلام کرد که ممکن است در این پرونده افراد جدیدی بازداشت شوند.
وی گفت: «جمعی از کسانی که اطلاعاتی را جمعآوری کردند و به بیگانگان میدادند، شناسایی شدند و برخیها دستگیر شدند و برخیها هم ممکن است، در آینده دستگیر شوند. پرونده در مرحله اولیه است و جزییات قابل بیان نیست».
واکنش ها به مرگ کاووس سید امامی در زندان
انجمن جامعه شناسی ایران روز شنبه در بیانیهای با ابراز تاسف شدید از درگذشت کاووس سید امامی در زندان، از مسئولان ایران خواست تا درباره چگونگی مرگ او توضیح دهند.
پیش از آن، رامین سید امامی، پسر کاووس سید امامی، خبر داده بود که پدرش دو هفته پس از بازداشت، در زندان درگذشته است و مقامهای زندان نیز علت آن را «خودکشی» اعلام کردهاند.
در بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران اعلام شد که آقای سید امامی «علاوه بر دانش عمیق، اخلاقی نیکو و آرامشی مثال زدنی داشت. به همین دلیل، اخبار منتشرشده درباره وی در باور نمی گنجد و انتظار می رود مسئولان امر درباره این ضایعه دردناک پاسخگو باشند و به افکار عمومی توضیح دهند».
بر اساس اطلاعاتی که دانشگاه امام صادق از کاووس سیدامامی در سایت خود منتشر کرده است، این فعال محیط زیست در دانشگاههای آمریکا تحصیل کرده و در سال ۱۳۷۰ دکترای خود را در رشته جامعهشناسی از دانشگاه اورگان گرفته بود.
در این میان، به گزارش خبرگزاری ایلنا، محمود صادقی، نماینده مجلس، روز یکشنبه با اعلام اینکه دو نقل درباره فوت کاووس سید امامی وجود دارد، گفت: «اینطور که گفته شده، با خانواده این استاد دانشگاه امام صادق تماس گرفته شده و اعلام کردند که آقای سید امامی خودکشی کردهاند. نقل دیگر هم این است که این جامعهشناس به دلیل ایست قلبی جان خود را از دست داده است».
وی همچنین اشاره کرد که معاون پارلمانی وزیر اطلاعات در تماس او، بازداشت هفت تن از فعالان محیط زیست به وزارت اطلاعات مربوط نمیشود و احتمال میداد دستگیری این افراد از طریق مراجع اطلاعاتی دیگر باشد.
این نماینده مجلس با بیان اینکه در ادامه پیگیرهایش با آقای علوی نیز تماس گرفته است، افزود: متاسفانه برخلاف معمول هیچ پاسخی دریافت نکرده ام.
او با بیان اینکه افراد بازداشت شده از «نخبگان محیط زیست ایران» هستند و روی پروژه حفظ یوزپلنگ ایرانی کار میکردند، گفت: «اگر این افراد سنگینترین اتهام را هم داشته باشند اما باز هم مسئولیت حفظ جان متهمان برعهده دستگاه قضایی است. حتی در قانون اساسی متهمی که به حکم قانون محکوم میشود در پناه قانون است و در حدود قانون با او برخورد میشود».
این نماینده مجلس اضافه کرد: « زندانی مطابق آییننامه زندانها از حقوقی برخوردار است و باید بتواند حداکثر ۴۸ ساعت بعد از بازداشت اتهامش تفهیم و حق برخورداری از وکیل را داشته باشد اما متاسفانه براساس گفته خانواده این افراد تاکنون نتوانستند هیچ ارتباطی با آنها برقرار کرده و وکیل معرفی کنند و این نقض آشکار قانون اساسی و قانون آییندادرسی کیفری است».
آقای صادقی بااعلام اینکه دادستان باید در مقابل این رفتارها پاسخگو باشد، گفت: «به فرض اینکه این افراد، سنگینترین اتهامات را هم مرتکب شده باشند، اولا که اتهام است و اتهام تا اثبات نشده نمیتوان کسی را مجازات کرد به فرض هم که اثبات شود در حدود خود قابل مجازات است و زندانی با هر جرمی که زندانی شده باشد، از حقوقی برخوردار است و مسئولان زندان و قضایی باید پاسخگوی جان انسانها باشند به ویژه یک فرد فرهیخته که استاد دانشگاه بوده آنهم یک دانشگاه مورد اعتماد کامل نظام یعنی دانشگاه امام صادق».
او همچنین اعلام کرد: فردا (دوشنبه) در مجلس قاعدتا پیگیر این موضوع هستیم و باید حداقل از طریق مجلس چند وزیر مورد سوال قرار بگیرند.
همزمان، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، درباره خبر خودکشی کاووس سید امامی به ایلنا گفت: «این فرد یکی از همان متهمان بوده است و با توجه به اینکه میدانسته است اعترافات زیادی هم علیه وی شده و هم خود اعترافاتی داشته متاسفانه در زندان دست به خودکشی زده است».
پیشتر گزارشها حاکی از آن بود که علاوه بر کاووس سید امامی، دو تن دیگر از همکاران او در مؤسسه «حیات وحش» به نامهای هومن جوکار، مدیر پروژه یوز آسیایی، و مراد طاهباز، فعال محیط زیست و میراث فرهنگی، نیز بازداشت شدهاند.
روزنامه کیهان لندن یکی دیگر از بازداشتشدگان را نیلوفر بیانی، همسر هومن جوکار و سرپرست فعالیتها و برنامهریزی و مشاور سابق برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، معرفی کرده است.
درهمین حال، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، روز یکشنبه گفت: «در پشت فعالیتهای مأموران تخصصی برخی از سازمانهای غیردولتی در حوزههایی مانند بهزیستی، زنان، محیط زیست و آب؛ هالهای از ابهام در ارتباطات وجود دارد که در حال بررسی است».
او در عین حال اعلام کرد که از جزئیات بازداشت فعالان محیط زیست اطلاعی ندارد.
از سوی دیگر، به نوشته ایلنا، معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست، در پاسخ به سئوالی درباره دلایل دستگیری برخی فعالان محیط زیست گفت: «ترجیح میدهم در حال حاضر اظهارنظری در اینباره نداشته باشم اما به شدت نگران هستم».
در این میان، حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، نیز روز یکشنبه در توئیتی نوشت: «نه جامعه شناسان دین خودکشی می کنند نه حامیان حیات وحش».
گزارش مربوط به درگذشت یکی از فعالان محیط زیست در زندان، تنها دو هفته پس از بازداشت، در حالی است که اخیراً پس از بازداشت صدها تن در جریان اعتراضهای سراسری دیماه امسال، گزارشهایی در مورد جان باختن برخی بازداشتشدگان در بازداشتگاهها منتشر شد و حتی برخی نمایندگان مجلس در مورد احتمال وقوع «کهریزک دوم» هشدار دادند.
در حالی که منابع حقوق بشری تعداد این افراد را بین سه تا پنج تن اعلام میکنند، مقامهای قضایی تنها درگذشت دو تن از بازداشتشدگان را تأیید کرده و دلیل آن را «خودکشی» اعلام کردهاند.
در سالهای گذشته، گزارشهای دیگری هم از مرگ یا کشته شدن بازداشتشدگان در زندانهای ایران منتشر شده که در این زمینه میتوان به درگذشت افرادی چون ستار بهشتی، هدی صابر، محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر، رامین آقازاده قهرمانی، زهرا کاظمی، زهرا بنییعقوب، اکبر محمدی و امیدرضا میرصیافی اشاره کرد.
۱۳۹۶ بهمن ۲۱, شنبه
قایی: اگر اتهامها درست است چرا فرماندهان سپاه قدس دادگاهی نمیشوند؟
درهمین حال روز شنبه، ۲۱ بهمن، سومین جلسه دادگاه تجدید نظر حمید بقایی و حبیبالله جزء خراسانی، ذیحساب نهاد ریاست جمهوری، برگزار شد.
آقای بقایی روز جمعه، ۲۰ بهمن، در کانال تلگرامی خود نوشت که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران او را متهم کرده که در ۱۴ مرداد ۹۲ «مبالغ زیادی ارز خارجی جهت اهداء به سران کشورهای آفریقایی بدون هیچگونه سند و مدرک و اخذ رسیدی» دریافت و این مبلغ را برای خود «تصرف کرده» است.
وی این پرسش را مطرح کرد که اگر این اتهام درست است، چرا نیروی قدس سپاه پاسداران این مبلغ را به او که در آن زمان هیچ سمت دولتی نداشته، تحویل دادهاست.
معاون محمود احمدینژاد در دوره ریاست جمهوری این اتهام را «کذب محض» خواند و تأکید کرد که نیروی قدس سپاه پاسداران از او شکایت نکردهاست.
وی اضافه کرد: «اگر ادعای اطلاعات سپاه صحیح است پس چرا فرماندهان سپاه قدس که بی حساب و کتاب و بدون اخذ سند و مدرک و رسید به اینجانب ارز دادهاند، دادگاهی نمیشوند؟».
آقای بقایی در پایان نوشت: «آیا تاریخ مصرف برخی به پایان رسیده و قرار است بزودی تصفیههایی در سپاه صورت بگیرد و اینجانب هم باید بهانه و قربانی اختلافات درونی سپاه شوم؟».
وی پیش از این نیز اتهام اختلاس «چند میلیون یورو و دلار» از نیروی قدس سپاه پاسداران را رد کرده بود.
«درخواست پرداخت پاداش جمعاً ۳۰۰ میلیون تومان به ۱۶ تن از اعضای دولت»، «کمک به دانشگاه بینالمللی ایرانیان»، «کمک به سازمان خانه ایرانیان»، «کمک به روزنامه دولتی ایران» و «اتهام تبانی در عقد قرارداد و معاملات پنج شرکت» از جمله اتهامات آقای بقایی است.
معاون پیشین محمود احمدینژاد که در دادگاه اولیه به ۱۵ سال زندان و بازگرداندن ۴۰ میلیارد تومان محکوم شده، این اتهامات را رد کردهاست.
محمود احمدینژاد پیش از این پرونده حمید بقایی را «توطئهای» برای حذف خود و نزدیکانش از سیاست ایران خواندهاست.
وی در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی که چهارم دیماه نوشته و روز پنجم بهمن منتشر شده خواستار ورود آیتالله خامنهای به پرونده حمید بقایی و جلوگیری از «ظلم» به او شده بود.
رئیسجمهور سابق ایران در پیامی به مناسبت پیروزی انقلاب ۵۷، برادران لاریجانی را متهم کرده که به دنبال ریاستجمهوری و رهبری آینده هستند.
صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، علی لاریجانی، رئیس مجلس و محمد جواد لاریجانی، معاون بینالملل قوه قضائیه هستند.
آقای احمدینژاد روز جمعه نیز در یک سخنرانی در رشت گفت: «کسانی که از فرصتهای ایجاد شده توسط انقلاب سوءاستفاده میکنند باید بروند و خواهند رفت. به خدا بدتر از آنان در زمین پیدا نمیشود».
وی اضافه کرد: «کسانی که در برابر اصلاح وضع کشور و تأمین منافع مردم و انقلاب، مقاومت و کارشکنی میکنند، در واقع فرصت رایگان به بیگانگان جهت دخالت در امور کشور میدهند و این کاری ضدانقلابی است».
رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه ششم دی، بهطور تلویحی محمود احمدینژاد را متهم کرده بود که «کار دشمن را در داخل انجام» میدهد.
محمود احمدینژاد یک روز پس از این سخنان در سفر به بوشهر در واکنش به انتقاد تعدادی از جوانان بسیجی گفت که «اگر رهبر نظری داشت و یک نفر نظر دیگری داشت، باید بمیرد؟».
رهبر حزب اسلامی افغانستان «عملیات انتحاری» را یک وظیفه مقدس دینی دانست
“گلبدین حکمتیار” حملات انتحاری را شبیه عملیات استشهادی دانست و افزود که این گونه عملیات یک وظیفه مقدس در اسلا
م میبابه گزارش «محبت نیوز» گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان در مصاحبه با یک رسانه افغانی، روز شنبه ۲۱ بهمن، کشته شدن انسانهای بیگناه را در هر گونه عملیات از طرف هر گروهی حرام خواند اما عملیات استشهادی را که مشابه عملیات انتحاری میداند یک وظیفه مقدس بیان کرد.
گلبدین حکمتیار پس از مذاکرات طولانی در ماه میزان سال ۱۳۹۵ با حکومت وحدت ملی (حکومت فعلی) افغانستان به توافق سیاسی دست یافت و به کابل برگشت.شد.
بر اساس مصاحبه شبکه خبری “آریانا نیوز”، گلبدین حکمتیار در مورد حملات که منجر به کشته شدن افراد بیگناه میشود چنین گفته است: “هر عملیات که از هر راهی زیر هر پوششی که فعالیت میکند، در نتیجه آن انسانهای بیگناه کشته میشه را اسلام رد میکند و ما با شدیدترین الفاظ محکوم میکنیم”.
اما او حملات انتحاری را شبیه عملیات استشهادی دانست و افزود که این گونه عملیات یک وظیفه مقدس در اسلام میباشد.
رهبر حزب اسلامی هم چنان اظهار داشت که در پشت پروژه داعش در افغانستان ایران قرار دارد و توسط ایران به افغانستان آورده میشوند.
رهبر حزب اسلامی هم چنان اظهار داشت که در پشت پروژه داعش در افغانستان ایران قرار دارد و توسط ایران به افغانستان آورده میشوند.
وی گفت: “شما میگویید انتحاری ولی ما میگوییم استشهادی؛ عملیات انتحاری عملیات است که کسی از زندگی خود بیزار آمده و خودکشی میکند انتحاری یعنی خودکشی، عملیات استشهادی یعنی عملیات که کشته شدن آن درین عملیات ۱۰۰ درصد یقینی است ولی بر اهداف مقدسی است قطعن ما ازین حمایت میکنیم.”
۱۳۹۶ بهمن ۲۰, جمعه
نماینده مجلس ایران: شاکیان «سعید طوسی» حال و روز روحی و روانی خوشی ندارند
نایبرئیس فراکسیون امید مجلس گفته است شاکیان پرونده سعید طوسی، که قاریان جوان قرآن بودهاند «ا
به گزارش «محبت نیوز» بهرام پارسایی خواستار ورود مدعیالعموم به پرونده سعید طوسی شد و اعلام کرد که توضیحات معاون قوه قضائیه و وزیر دادگستری دربارهٔ این پرونده برای اعضای این فراکسیون «قانعکننده نبود».
پیش از این پرونده این قاری قرآن دربارهٔ اتهام آزار جنسی کودکان و «انجام اعمال منافی عفت» مختومه شده بود.
بهرام پارسایی، سخنگوی فراکسیون امید مجلس، در مصاحبه با شماره روز چهارشنبه، ۱۸ خرداد، روزنامه شرق خبر داد که این فراکسیون در جلسهای با حضور معاون قوه قضائیه و وزیر دادگستری پرونده سعید طوسی را بررسی کردهاست.
به گفته پارسایی، توضیحات آنان دربارهٔ این پرونده برای اعضای فراکسیون امید «قانعکننده نبود».
وی همچنین گفت که شاکیان این پرونده که قاریان جوان قرآن بودهاند «کارشان به استفاده از قرص اعصاب و روان رسیده و حال و روز روحی و روانی خوشی ندارند».
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور:بحران در بحران پدیده ریزگردها یک ابـَـربحران است
دانشگاه علوم پزشکی اهواز اول بهمن ماه گفته بود طی دو روز «۶۹۴ تن به علت عارضه تنفسی به مراکز درمانی زیرمجموعه این دانشگاه در استان مراجعه کردند»
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور میگوید بیابانزایی در ایران «بهطور گستردهای» رو به افزایش است و پدیده ریزگردها به یک «ابـَـربحران» تبدیل شده و «مشکلات زیادی» را بهوجود آوردهاست.
اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران، ۱۹ بهمن ماه گفته است ریزگردها به بحرانی تبدیل شده رو به فزونی، و «مشکلات زیادی را برای مردم استان خوزستان به وجود آوردهاست».
این سخنان چند روز پس از انتقاد نماینده آبادان از «حذف ردیف بودجه» مقابله با ریزگردها مطرح شدهاست.
جلیل مختار، نماینده آبادان، هفتم بهمن ماه گفته بود «بودجه مهار ریزگردها حذف شدهاست» و این مسئله «ظلم بزرگی» به مردم استان خوزستان است.
وضعیت گردوغبار و آلودگی ناشی از ریزگردها در استان خوزستان بارها خبرساز شدهاست. در مواردی، تنها در یک روز، گزارشهایی از انتقال صدها نفر به بیمارستانها در شهرهایی مانند اهواز، آبادان و مناطق دیگر استان خوزستان منتشر میشود.
ریزگردها، پدیدهای جوی و دربرگیرنده دود، ذرههای معلق در هوا و گرد و غبار است. از منظر سازمان جهانی هواشناسی، وابسته به سازمان ملل، ریزگردها ذرات معلق، فوقالعاده کوچک، خشک و به طور معمول غیرقابل رویتی هستند که بهشکل انبوه ظاهر شده و جو را کدر میکنند.
مواردی مانند رفتوآمد خودروها، آلایندههای صنعتی، آتشسوزیهای گسترده و نیز روند بیابانزایی، در ایجاد ریزگردها نقش عمدهای دارند.
بیابانزایی در ایران خود موضوع دیگریست که اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، در مورد آن هشدار دادهاست. آقای نجار میگوید «به دلیل تغییر اقلیم و کمبود بارش در کشورمان، شاهد بیابانزایی به صورت گسترده هستیم». این مقام دولتی همچنین افزودهاست «به دلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین در برخی از نقاط کشور رخ داده است».
افزایش قابلتوجه ریزگردها، از ابتدای دهه ۸۰ خورشیدی به بحرانی فزاینده در نقاطی از ایران تبدیل شدهاست. وقوع این پدیده دستکم در ۱۰ استان، در غرب، شرق و یا جنوب ایران، به تعطیلی مراکز آموزشی، ادارهها، اختلال در رفتوآمد، پروازها و نیز مشکلات تنفسی و سلامتی انجامیدهاست.
همه اینها در حالیست که بارها گزارشهایی در مورد نحوه مقابله با ریزگردها منتشر شدهاست، در این زمینه کارگروهها و کمیتههای کارشناسی شکل گرفته و طرحها و پیشنهادهایی نیز مطرح شدهاند؛ هرچند خود آنها با انتقاد دیگر مقامها و بعضا گروهها یا کارشناسان روبهرو شدهاند. درست یک سال پیش استانداری خوزستان دستور تشکیل یک «کمیته کارشناسی ویژه» را داده بود که قرار بود دربرگیرنده نهادها و سازمانهای مختلف، از جمله دانشگاه علوم پزشکی، اداره حفاظت از محیط زیست، سازمان آب و برق و نهادهای آموزشی، کشاورزی و زمینشناسی باشد.
اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران، ۱۹ بهمن ماه گفته است ریزگردها به بحرانی تبدیل شده رو به فزونی، و «مشکلات زیادی را برای مردم استان خوزستان به وجود آوردهاست».
این سخنان چند روز پس از انتقاد نماینده آبادان از «حذف ردیف بودجه» مقابله با ریزگردها مطرح شدهاست.
جلیل مختار، نماینده آبادان، هفتم بهمن ماه گفته بود «بودجه مهار ریزگردها حذف شدهاست» و این مسئله «ظلم بزرگی» به مردم استان خوزستان است.
وضعیت گردوغبار و آلودگی ناشی از ریزگردها در استان خوزستان بارها خبرساز شدهاست. در مواردی، تنها در یک روز، گزارشهایی از انتقال صدها نفر به بیمارستانها در شهرهایی مانند اهواز، آبادان و مناطق دیگر استان خوزستان منتشر میشود.
ریزگردها، پدیدهای جوی و دربرگیرنده دود، ذرههای معلق در هوا و گرد و غبار است. از منظر سازمان جهانی هواشناسی، وابسته به سازمان ملل، ریزگردها ذرات معلق، فوقالعاده کوچک، خشک و به طور معمول غیرقابل رویتی هستند که بهشکل انبوه ظاهر شده و جو را کدر میکنند.
مواردی مانند رفتوآمد خودروها، آلایندههای صنعتی، آتشسوزیهای گسترده و نیز روند بیابانزایی، در ایجاد ریزگردها نقش عمدهای دارند.
بیابانزایی در ایران خود موضوع دیگریست که اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، در مورد آن هشدار دادهاست. آقای نجار میگوید «به دلیل تغییر اقلیم و کمبود بارش در کشورمان، شاهد بیابانزایی به صورت گسترده هستیم». این مقام دولتی همچنین افزودهاست «به دلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین در برخی از نقاط کشور رخ داده است».
افزایش قابلتوجه ریزگردها، از ابتدای دهه ۸۰ خورشیدی به بحرانی فزاینده در نقاطی از ایران تبدیل شدهاست. وقوع این پدیده دستکم در ۱۰ استان، در غرب، شرق و یا جنوب ایران، به تعطیلی مراکز آموزشی، ادارهها، اختلال در رفتوآمد، پروازها و نیز مشکلات تنفسی و سلامتی انجامیدهاست.
همه اینها در حالیست که بارها گزارشهایی در مورد نحوه مقابله با ریزگردها منتشر شدهاست، در این زمینه کارگروهها و کمیتههای کارشناسی شکل گرفته و طرحها و پیشنهادهایی نیز مطرح شدهاند؛ هرچند خود آنها با انتقاد دیگر مقامها و بعضا گروهها یا کارشناسان روبهرو شدهاند. درست یک سال پیش استانداری خوزستان دستور تشکیل یک «کمیته کارشناسی ویژه» را داده بود که قرار بود دربرگیرنده نهادها و سازمانهای مختلف، از جمله دانشگاه علوم پزشکی، اداره حفاظت از محیط زیست، سازمان آب و برق و نهادهای آموزشی، کشاورزی و زمینشناسی باشد.
بحران مالی بیکارهای مفت خور در حوزه های علمیه ایران خبرساز شد
دبیر شورای سیاستگذاری «حوزههای علمیه خواهران» گفته است گاهی تا چهار ماه حقوق استادان حوزه داده نشده و بودجه کافی نیز برای آن وجود ندارد!
این مطلب را مرتضی مقتدایی٬ دبیر شورای سیاستگذاری «حوزههای علمیه خواهران» روز پنجشنبه (۱۹ بهمن) اعلام کرده است.
ایران وایر به نقل از خبرگزاری فارس٬ مقتدایی گفته «گاهی تا چهار ماه حقوق استادان حوزه داده نشده و بودجه کافی نیز برای آن وجود ندارد.»
وی افزوده «اگر استاد {حوزه} از نظر مالی تأمین نشود مشکلات علمی برای طلاب در پی دارد.» این مقام مسئول در عین حال گفته «ما به دنبال این هستیم که همین بودجه مختصر را نیز دیگر از دولت نگیریم.»
برآوردِ بودجه شورای عالیه حوزههای علمیه در سال ۱۳۹۷ چهار هزار و ۴۶۴ میلیارد و ۵۵۷ میلیون ریال تعیین شده است.
برای شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران در سال ۹۷ نیز دو هزار و ۷۱۳ میلیارد و ۳۱۰ میلیون ریال بودجه در نظر گرفته شده است.
اما با این وجود مسئولان حوزههای علمیه در قم و گروهی از مراجع تقلید میگویند این بودجه کفاف حوزههای علمیه را نمیدهد و باید افزایش یابد.
دولت در ایران به واسط تحریمهای بینالمللی و مشکلات عدیده اقتصادی از سالها پیش با «قحطی منابع مالی» مواجه شده است
۱۳۹۶ بهمن ۱۵, یکشنبه
تصویر ناراحت کننده ای از مدرسه «ارامنه اهواز» زیر سایه بی توجهی مسئولان تبدیل به متروکه شد
گرچه این مدرسه دیگر کاربرد تحصیلی خود را از دست داده، اما شورای خلیفهگری جنوب ایران مثل خیلی از بنا
های تاریخی نسبتبه گزارش «محبت نیوز» بازهم متروکه شدن یک مدرسه دیگر متعلق به ارامنه که روزی پر بود از صدای هیاهوی بچهها سر کلاس و جست و خیز آنها در حیاط و زنگ تفریح و حالا هیچ! جایی که زمانی بچهها در آن درس میخواندند، حالا به مخروبهای تبدیل شده است. مدرسه ۶۰ ساله ارامنه شهر اهواز، ۱۶ سال است که متروک مانده و هیچ استفادهای از آن نمیشود.
گزارشها از شهر اهواز حاکی از آن است که مدرسه ارامنه اهواز که قدمت آن به اوایل دهه ۳۰ خورشیدی میرسد و روزگاری ۱۲ کلاس داشت ۱۶ سال است که متروک مانده و تبدیل به ویرانهای شده که در دل تاریخ خاک میخورد.
«آراکس» به نقل از «مجتبی گهستونی» فعال رسانهای مینویسد: مدرسه «رافی» که بعدها به «کارون» تغییر نام داد روزگاری در دو مقطع تحصیلی دبستان و راهنمایی فعالیت داشت و تنها مدرسه مختص پیروان ادیان الهی غیراسلامی در اهواز بود که در حاشیهاش کودکستان هم وجود داشت. اما با کوچ ارامنه اهواز، تعداد دانشآموزان این مدرسه هم کم شد و چراغ کلاسهایش یکی یکی خاموش شد تا جایی که در سال ۱۳۸۲ این مدرسه تنها ۱۵ دانشآموز داشت و بعد از آن به سمت تعطیلی رفت. حالا فقط پنج خانواده ارمنی در اهواز حضور دارند.
گرچه این مدرسه دیگر کاربرد تحصیلی خود را از دست داده، اما شورای خلیفهگری جنوب ایران مثل خیلی از بناهای باستانی نسبت به این مدرسه هم بیتفاوت است.
«آراکس» به نقل از «مجتبی گهستونی» فعال رسانهای مینویسد: مدرسه «رافی» که بعدها به «کارون» تغییر نام داد روزگاری در دو مقطع تحصیلی دبستان و راهنمایی فعالیت داشت و تنها مدرسه مختص پیروان ادیان الهی غیراسلامی در اهواز بود که در حاشیهاش کودکستان هم وجود داشت. اما با کوچ ارامنه اهواز، تعداد دانشآموزان این مدرسه هم کم شد و چراغ کلاسهایش یکی یکی خاموش شد تا جایی که در سال ۱۳۸۲ این مدرسه تنها ۱۵ دانشآموز داشت و بعد از آن به سمت تعطیلی رفت. حالا فقط پنج خانواده ارمنی در اهواز حضور دارند.
گرچه این مدرسه دیگر کاربرد تحصیلی خود را از دست داده، اما شورای خلیفهگری جنوب ایران مثل خیلی از بناهای باستانی نسبت به این مدرسه هم بیتفاوت است.
- بیشتر بخوانیم: مدرسه «آریان» متعلق به ارامنه مشهد، حسینیه شد!
- بیشتر بخوانیم: کارشناس اقلیت های دینی اداره ارشاد فارس: کلیسای ارامنه شیراز در حال تخریب است!
- بیشتر بخوانیم: انقلاب اسلامی با ارامنه ایران چه کرد؟ (بخش اول)
این در حالی است که دیماه سال ۱۳۹۵ استاندار خوزستان وعده داد قبرستان ارامنه، مسیحیان، آشوریان، کلدانیان و سربازان لهستانی در اهواز ساماندهی و محوطه سازی میشوند و قول رسیدگی به بناهای تاریخی ارامنه را داد.
در ماههای گذشته نیز در مورد مدارس تاریخی ارامنه در ایران خبرهای خوبی منتشر نشد. نمونه این اتفاق هزاران کیلومتر دورتر از اهواز، در مشهد افتاده است.
آبان ماه ۱۳۹۶ گزارش شد دبستان «آریان» که نخستین و تنها مدرسه ارامنه در شهر مشهد بود به حسینیه تبدیل شده است.
تاریخ دقیق آغاز فعالیت این مدرسه مشخص نبود، اما اسناد به جای مانده نشان می دهد که مدرسه در برهههایی از دورۀ رضا شاه فعال بوده است.
این مدرسه در ۱۳۱۳ خورشیدی، با کاهش جمعیت دانش آموزی، ۸۸ دانش آموز داشت و هیئت مدیره ای ارمنی آن را اداره میکرد.
تغییر کاربری اماکن متعلق به مسیحیان و تبدیل آنها به حسینیه سابقه زیادی دارد. یکی از آنها «کلیسای معموره» مربوط به دوره قاجار است که در شهرستان بروجن واقع شده و تبدیل به حسینیه و کتابخانه شده است.
در سال ۱۳۹۴ زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی در خیابان پاتریس لومومبای تهران به صورت غیر قانونی تصرف شد و آن را تبدیل به حسینیه کردند، که پس از دو سال این زمین پس گرفته شد.
نادیده گرفتن حقوق اقلیتهای دینی یک سوی این اتفاقات است، اما در سوی دیگر آن نوعی «مسیحیت زدایی» است که در بطن جامعه متعصب ایران در حال شکلگیری است، اما سازمان یافته ندید گرفته میشود و یا حتی از آن حمایت میشود. به این مدرسه هم بیتفاوت است.در ماههای گذشته نیز در مورد مدارس تاریخی ارامنه در ایران خبرهای خوبی منتشر نشد. نمونه این اتفاق هزاران کیلومتر دورتر از اهواز، در مشهد افتاده است.
آبان ماه ۱۳۹۶ گزارش شد دبستان «آریان» که نخستین و تنها مدرسه ارامنه در شهر مشهد بود به حسینیه تبدیل شده است.
تاریخ دقیق آغاز فعالیت این مدرسه مشخص نبود، اما اسناد به جای مانده نشان می دهد که مدرسه در برهههایی از دورۀ رضا شاه فعال بوده است.
این مدرسه در ۱۳۱۳ خورشیدی، با کاهش جمعیت دانش آموزی، ۸۸ دانش آموز داشت و هیئت مدیره ای ارمنی آن را اداره میکرد.
تغییر کاربری اماکن متعلق به مسیحیان و تبدیل آنها به حسینیه سابقه زیادی دارد. یکی از آنها «کلیسای معموره» مربوط به دوره قاجار است که در شهرستان بروجن واقع شده و تبدیل به حسینیه و کتابخانه شده است.
در سال ۱۳۹۴ زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی در خیابان پاتریس لومومبای تهران به صورت غیر قانونی تصرف شد و آن را تبدیل به حسینیه کردند، که پس از دو سال این زمین پس گرفته شد.
نتایج یک نظر سنجی؛ ۸۰ درصد مردم ایران با حجاب اجباری مخالفند+عکس
گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ایران نشانگر رشد جدی مخالفت مردم با حجاب اجباری و دخالت دولت در این حوزه است.پیشتر نیز یکی از نظرسنجیها از مخالفت نزدیک به ۸۰ درصد مردم با حجاب اجباری خبر میداد.
به گزارش «محبت نیوز» در پی حرکت نمادین شمار زیادی از زنان در اعتراض به حجاب اجباری در ایران، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری گزارش مفصلی از “نشست آسیبشناسی” سیاستهای اعمالشده در عرصه حجاب در کشور منتشر کرد.
به گزارش ایسنا در روز شنبه (۱۴ بهمن/ ۳ فوریه)، در این متن ۲۰ صفحهای “پدیده بدحجابی و فراتر از آن مسئله زنان، یکی از مناقشهبرانگیزترین مسایل فرهنگی و اجتماعی” دانسته شده که جمهوری اسلامی با آن مواجه است.
در این گزارش از جمله به تحقیقی از علی اسدی در سال ۱۳۵۳ بر مبنای یک نظرسنجی اشاره شده که بر اساس آن چهار سال پیش از انقلاب ایران در سال ۵۷ «سهچهارم جمعیت ( ۷۵ درصد) ترجیح میدادهاند همسر باحجاب داشته باشند و ۷ درصد نیز تمایل به داشتن همسر بیحجاب داشتهاند».
به گفته دویچه وله، در ادامه گزارش با اشاره به اینکه آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی همراه بوده است با مخالفت آشکار ۲۵ درصد مردان با داشتن همسران باحجاب، تأکید میشود که در “دهه گذشته” نگاهها به “نحوه مواجهه دولت با مسئله بدحجابی” تغییر کرده و «نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳، معتقدند حجاب، مسئلهای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند».
به گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، در سال ۸۵ مخالفت با دخالت دولت در بحث حجاب با افزایشی ۱۵ درصدی با ۸ / ۳۴ درصد رسیده است. گزارش میافزاید، ۴۰ درصد از “پاسخگویان” موافق دخالت دولت در مسئله حجاب بودهاند؛ امری که نشانگر کاهش ۱۵ درصدی طرفداران حجاب اجباری است.
طبق این گزارش، در سال ۸۵ شمار موافقان با دخالت دولت در مسئله حجاب ۵ / ۵۵ درصد بوده است. در سال ۸۲ نیز ۹ / ۵۸ درصد مردم حجاب را الزامی میدانستهاند؛ امری که نشانگر مخالفت ۱ / ۴۱ درصد مردم با حجاب اجباری در آن سال است.
دشواری اجرای “الگوهای رسمی” پوشش زنان
در بخش دیگری از گزارش با اشاره به مخالفت بیش از ۴۱ درصد مردم در سال ۱۳۹۳ با حجاب اجباری، تأکید شده است که «مطالبه اجرای الگوهای مطلوب و رسمی پوشش زنان در جامعهای که حداقل ۴۱ تا ۵۰ درصد آن، حجاب را امری فردی و اختیاری میداند، بسیار دشوار است».
گزارش همچنین با استناد به “پژوهشهای پیمایشی متعدد شورای فرهنگ عمومی برای ارزیابی وضعیت حجاب در جامعه” بر مبنای “تعریف شرعی پوشش” نوشته است: «تقریبن بهترین وضعیت پوششی و آرایشی در دولت نهم در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ بوده است و بعد از آن وضعیت پوششی و آرایشی از سال ۸۸ روند نزولی یافته است و رعایت حدود شرعی پوشش تا سال ۱۳۹۲ نسبت به سال ۱۳۸۶ که اولین سنجش انجام شده است، ۱۰ درصد افت کرده است و ۱۰ درصد هم از میزان چادریها کاسته شده است».
گزارش میافزاید: «شباهتهایی میان نتایج پژوهشهای صورت گرفته توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران و شورای فرهنگ عمومی وجود دارد. از جمله اینکه هر دو پژوهش نشان میدهند کاهش الگوهای رسمی چادر و مانتو – مقنعه رخ داده است و میزان کاهش نیز بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است».
غیاب “رویکرد مناسب”
در بخش سوم گزارش “مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری” تأکید شده است که «علیرغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز رویکرد مناسب برای ترویج حجاب، صورتبندی نشده است و برخی معتقدند تنها راه مقابله با بیحجابی اقدامات انتظامی است. در حالی که برخی دیگر با اشاره به عدم کارایی روشهای مذکور از جمله گشت ارشاد و نتیجه معکوسی که در دهه اخیر به دنبال داشته است، دولت را به روشهای فرهنگی و استفاده از زبان مهربانانه سوق میدهند».
گزارش “اتخاذ رویکردی مناسب برای مواجهه با مسئله بدحجابی” را “در چنین فضایی بسیار دشوار” دانسته است.
گزارش تصریح میکند: «رویکردهایی که در گذشته اتخاذ شدهاند که بارزترین آنها، قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب است، هدف انتقادات قرار دارند و حداقل اجماع آن است که دستگاههای ذیربط از اجرای آن بهطور کامل سر باز زدهاند. کارشناسانی هم که از موضع اتخاذ رویکردهای غیرخشن و پیدایش تغییرات اجتماعی گسترده سخن میگویند، صورتبندی عملی مشخصی برای راهکارهای پیشنهادی ارائه نمیکنند و هنوز الگوی مشخصی از تحقیقات برای شاخصسازی وضعیت حجاب در قالب کمیتهایی که حداکثر اجماع میان محققان و سیاستگذاران درخصوص آنها وجود داشته باشد، وجود ندارد».
قانون “راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب” که گزارش به آن اشاره کرده، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۴ است که هدف آن، “درونی و نهادینه کردن حجاب و عفاف، با مشارکت و توجه جدی همه نهادها و دستگاهها به صورت مستمر و هدفمند” عنوان شده است.
نبود اجماع بر سر “شاخصها”
در گزارش “مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری” تصریح میشود که در خصوص مسئله حجاب “شاخصهایی” مورد توافق عموم و تحقیقات لازم در مورد آنها وجود ندارد و کارشناسان «در حالی از ناکارآمدی الگوهای پیشین سخن میگویند که درخصوص الگوهای ایجابی جدید نیز از ارائه کلیات فراتر نمیروند و بیان عباراتی نظیر زبان مهربانانه یا روشهای غیرخشن، به معنای حل مسئله سیاستگذاری در عرصه حجاب نیستند و این عبارات نیز راهبرد مشخصی را نشان نمیدهند».
گزارش در نهایت نتیجه میگیرد که “سیاستگذاری” در خصوص حجاب “ناکارامدیهای بسیاری” دارد و «بر اساس نظرات بیانشده از سوی برخی مسئولین مرتبط، راهبرد مشخص و شناختهای لازم برای سیاستگذاری مناسب، مغفول است».
- بیشتر بخوانیم: آمریکا بازداشت معترضان به حجاب اجباری در ایران را محکوم کرد
- بیشتر بخوانیم: لیبراسیون: زنان ایران دراعتراض به حجاب اجباری به مبارزه خود ادامه میدهند
مخالفت نزدیک به ۸۰ درصد مردم با حجاب اجباری
نتایج یک نظرسنجی با موضوع “موافقت یا مخالفت با حجاب اجباری” نیز که توسط وزارت ارشاد ایران در سال ۱۳۹۴ صورت گرفته بود، نشان میدهد که مخالفان حجاب اجباری در تمام استانهای ایران بهجز یک استان چند برابر موافقان آن هستند.
طبق این نظرسنجی ۳ / ۷۸ درصد کل جمعیت کشور موافق حجاب اختیاری بوده و تنها ۷ / ۲۱ درصد از حجاب اجباری حمایت میکنند.
انکزمانی پس از انقلاب بهمن ۵۷، روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در تذکری نخستین گام را برای اجباری کردن حجاب برداشت. او در روز ۱۵ اسفندماه همان سال به حضور زنان “بیحجاب” در ادارات ، سازمانها و مجامع عمومی واکنش نشان داد و گفت: «وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنها لخت بیایند. زنها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند».
گرچه تا سال ۶۲ هنوز قانونی در مورد حجاب وجود نداشت، اما از سال ۵۹ کارمندان ادارات دولتی عملن موظف به رعایت حجاب شدند.
“سیر قانونی” حجاب اجباری
سال ۱۳۶۲ مصادف بود با تصویب “قانون تعزیرات” که بر اساس آن زنان موظف به رعایت “حجاب شرعی” در انظار عمومی شدند. در این قانون آمده است: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد».
در سال ۱۳۶۵ نیز قانونی تصویب شد که مربوط بود به “نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأعام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحهدار میکند”. طبق این قانون «کسانی که در انظار عمومی وضع پوشیدن لباس و آرایش آنان خلاف شرع و یا موجب ترویج فساد و یا هتک عفت عمومی باشد، توقیف و خارج از نوبت در دادگاه صالح محاکمه و حسب مورد به یکی از مجازات های مذکور در ماده ۲ محکوم میگردند». ماده ۲ هم مجازاتها را به این ترتیب بیان کرده بود: «۱ـ تذکر و ارشاد. ۲ـ توبیخ و سرزنش ۳ـ تهدید. ۴ـ ۱۰ تا ۲۰ ضربه شلاق یا جریمه نقدی از ۲۰ تا ۲۰۰ هزار ریال برای استفادهکننده. ۵ـ ۲۰ تا ۴۰ ضربه شلاق یا جریمه نقدی از ۲۰ تا ۲۰۰ هزار ریال در مورد استفادهکننده». همچنین کارمندان متخلف میتوانستند با مجازاتهایی از انفصال موقت تا دو سال، تا اخراج کامل از خدمات دولتی و یا محرومیت پنجساله از خدمت در تمام نهادهای دولتی روبهرو شوند.
مهمترین قانون اما در خصوص مسئله حجاب ماده ۶۳۸ “قانون مجازات اسلامی” است که در سال ۱۳۷۵ به تصویب رسید. به موجب این ماده «هر کس علنن در انظار و اماکن عمومی و معابر، تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل، به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید، فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد». به موجب تبصره این ماده نیز که همان ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات مصوب سال ۶۲ است: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد». طبق ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی،حبس و شلاق متهم میتواند به تشخیص قاضی به جزای نقدی تبدیل شود.
تصویب قانون “راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب” در سال ۱۳۸۴ قوانین پیشین را به قصد “بازداری و جلوگیری” از “جرم بدحجابی و بیحجابی” تکمیل کرد. به دنبال این مصوبه شورای عالی امنیت ملی ایران، مجلس شورای اسلامی نیز قانون ساماندهی مد و لباس را در سال ۱۳۸۵ با هدف ایجاد هنجاری واحد برای عرضه پوشش و مد در سراسر ایران به تصویب رساند.
بالا گرفتن بحثها در مورد حجاب اجباری همزمان با نخستین روزهای اعتراضهای سراسری در ایران آغاز شد. در همین روزها بود که زن جوانی به نام “ویدا موحدی” در خیابان انقلاب تهران روسری سفید خود را برداشت و آن را بر سر یک تکه چوب انداخت. این اقدام و سپس بازداشت ویدا موحدی، سرآغاز حرکتی شد که در جریان آن شماری از زنان ایرانی با رفتن بر روی یک سکو و آویختن روسریشان بر سر تکه چوبی، اعتراض خود به حجاب اجباری را اعلام میکنند. این حرکت اعتراضی که از تهران به شهرهای دیگر سرایت کرده، با حمایت مردان نیز همراه شده است. به گزارش مقامهای انتظامی ایران، در همین ارتباط ۲۹ نفر بازداشت و به دستگاه قضایی تحویل داده شدهاند.
اشتراک در:
پستها (Atom)