چندی است کارزاری بر سر تلگرام پدید آمده و در نهایت منجر به مسدود سازی این شبکه پیام رسان پر طرفدار در ایران شد، حکایت شبکه های مجازی و اقدامات قضایی تازگی ندارد، اقداماتی که معمولاً به نفع یک جریان خاص سیاسی و با اوامر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نظامی صورت می پذیرد که اگر سابقه این نوع برخوردهای امنیتی و محدود سازی را بررسی کنیم؛ در همه دوره هایی که شدت یافته اند یک فاکتور مشترک میان آنها مشخص استف آنهم شکستهای انتخاباتی همان جریان خاص!.
از دوم خرداد ۷۶ به بعد رسانه ها و مطبوعات و خبررسانی ها و خبرنگاران مورد تهاجم بی سابقه ای قرار گرفته اند، توقیف فله ای مطبوعات در آن زمان که بحران سیاسی ایجاد کرد و حاکمیت رو در روی مردم و بویژه نخبگان و دانشجویان قرار گرفت، آن موقع هم فردی مانند مرتضوی در قامت دادستان مبادرت به صدور احکام قضایی سنگین و بحث برانگیز نمود، قاضی کم تجربه و حقیری که به یمن حمایتهای بی دریغ حاکمیت دفعتاً ره صد ساله پیموده بود و این تازه به دوران رسیده ای که هیچگاه تصور این منزلت و مقام را هم در خواب نمی دید جایگاه قضاوت را با کوچه و بازار اشتباه گرفت و خود گم کرده ای شد که جنایاتش را سالها بعد علیرغم تعلل و اطاله های بی مورد بالاخره مجبور شدند اعلام کنند، این جوان بی تعهد جویای نام که هشدارهای بسیاری از مجلس ششم و از سوی سیاسیون در موردش داده می شد نزد حامیانش که چشم بر واقعیات یا بسته بودند و یا خود را به خواب زده بودند؛ قاضی جوان و شجاع! نام می گرفت و تشویق می شد؛ حشر و نشر با احمدی نژاد نزدیک النظر داشت و با ملت، زبان دروغ و دغل را چون همپالگی اش می چرخاند؛ تا به به کهریزک رسید و دیگر کسی را جرأت جانبداری از او و احمدی نژاد و یارانانشان را نبود و مجبور شدند همین قاضی شجاع و جوان! را به زندان در اندازند.
حکایت غریبی است که پس از هر انتخابات با آن همه هزینه کرد و تبلیغات حکومتی چون شکست را سرنوشت خود می دیدند بجای آنکه علت را در عملکرد خود بیابند با ملت قهر و غضب می کنند و ره انتقام از مردم را پیش می گیرند، حدود چهار سال پیش هم یک قاضی در استان فارس مارک زاکربرگ، مؤسس شبکه اجتماعی فیسبوک را مثلاً احضار! کرده بود، علت این احضار را “نقض حریم خصوصی” شهروندان ایرانی اعلام نمود اما مشخص بود که شکست انتخاباتی آنها را به وهمیات کشانده است، پیش از این هم در سال ۸۸ به سراغ علوم انسانی و برخی شبکه های پیام رسان رفتند که انگار علت شکستهایشان شبکه های اجتماعی و علوم انسانی بود، به درون خود و اعمال نامعقول خود نمی نگرند تا بفهمند چرا مردم از آنها منزجرند و نفرت دارند و به آنها رای نمی دهند.
اکنون هم کارزای که بر سر تلگرام در گرفته است ادامه همان داستان است، مدتی است که عزم جزم کرده اند تا به هر طریق تلگرام را مسدود کنند، جعفری دولت آبادی در مهر ۹۵ اعلام کرد، علیه مدیریت تلگرام اعلام جرم شده و “این پرونده به ناحیه امور بینالملل دادسرای تهران ارجاع شده است.” او شبکه تلگرام را به “ارایه خدمات به گروههای تروریستی از جمله داعش، ایجاد بستر مناسب برای فعالیت سایر گروههای سازمانیافته و ترویج و تسهیل ارتکاب جرایم هرزهنگاری کودکان، قاچاق انسان و مواد مخدر” متهم نمود و گفت “این که شبکه تلگرام خود را تابع قوانین غربی میداند، مانع از رسیدگی به این اعلام جرم نخواهد بود.”
پاول دوروف، مدیر تلگرام در پاسخ در توییتر نوشت: “از شنیدن این خبر شوکه شدم، ما به طور مداوم مضامین پورن و تروریستی را در ایران مسدود میکنیم، فکر میکنم دلیل واقعی این برخورد چیز دیگری است.”
آقای دوروف همچنین گفت که تلگرام روزانه هزار کانال، بات یا چت با محتوای پورن یا تروریستی را در ایران مسدود میکند.
در اسفند ماه ۱۳۹۵ دستگیری ۱۲ نفر از مدیران چند کانال تلگرامیِ اصلاحطلب و حامی دولت یازدهم مشخص نمود که نگرانی آنها مردم نیستند بلکه شکست انتخاباتی است، بعد از دستگیری این افراد برخی از این کانالها از تلگرام حذف شدند و طبق گزارش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به رئیسجمهوری و قوه قضائیه، افراد بازداشت شده فقط حامی دولت بوده و هیچ جرم قضایی و امنیتی انجام نداده بودند. تئوری مطرح شده در زمینه دلیل این بازداشتها این بود که نهادهای قضایی، نظامی، امنیتی و همچنین حامیان آقای رئیسی در قوه قضائیه به علت حمایت مدیران کانالهای حامی حسن روحانی و پیروزی وی در انتخابات، آنان را بازداشت کرده بودند.
امروز هم که کار به فیلترینگ گسترده کشیده شده است؛ قصه تازه ای نیست بلکه ادامه همان تلاش بیست ساله است و آنچه هم گفته می شود و اتهاماتی که بر شمرده می شود جای تردید دارد.
اینکه یکبار دیگر یک قاضی جوان و شجاع! دیگری بدون تجربه لازم و آگاهی کافی اتهاماتی را بیان می کند و دستور مسدود سازی می دهد خطرناک است و باید در برابر اینگونه احکام و دستورات مقاومت کرد، اگر «اخلال در وحدت ملی وایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه بویژه ازطریق طرح مسائل نژادی، قومی و تحریک و اغوای مردم به شورش و آشوب و …… » را اشاره می کنند بهتر است در این وانفسای تصمیم آمریکا در مورد برجام و مشکلاتی که وجود دارد به تشکیلاتی که وزیر امور خارجه در دانشگاه حمله ور می شوند و از قضا جاسوسان هم در همان تشکیلات خانه داشتند و از خودی های حضرات هستند نگاهی بیندازند و ببینند که خشونت افسار گسیخته از کی و از کجا و به دست چه کسانی صورت گرفته و می گیرد.
مسدود سازی تلگرام چاره کار نیست و شدنی هم نیست که دنیای امروز و تکنولوژی و علم و فن آوری اجازه این کار را نمی دهد، بهتر است با مردم صادق باشند و به خواست ملت توجه کنند و در جهت رفع نیاز و مشکلات و مصائب مردم گام بردارند که مردم مسلمان را تهمت زدن و محدود کردن کار عاقلانه ای نیست.
فیلتر کردن تلگرام و یا هر شبکه دیگری بیشتر به نفع جاسوسان و جاسوس پروران است، به نفع کسانی است که می خواهند جنایت کنند و دروغ بگویند و اختلاس و غارت کنند و از چشم مردم دور بماند.
مسدود سازی تلگرام، فیلتر شکن ها را تقویت می کند که مسلماً اطلاعات بیشتری از کاربران گرفته می شود، پس بخردانه آن است که از تلگرام الحرام و فیلترشکن المبارک دست بردارند و شکستهای خود را در درون خود جستجو کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر