شریعتی روشنفکری بوده که بعد ایدئولوژیک به دین داده ولی باید توجه داشت که آن فضا؛ فضای مبارزه با استبداد بود. در این مسیر نه فقط شریعتی که حتی مهندس بازرگان هم میگفت اسلام میتواند یک حکومت جامع تشکیل دهد و به دموکراسی هم برسد.
به گزارش ایلنا، علی شریعتی از شخصیتهایی است که به خاطر حرکتش در مسیر روشنفکری دینی و تاثیر غیرقابل انکاری که در جذب درصد بالایی از جوانان به دین و شریعت داشته؛ همواره از زوایای مختلف مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و میگیرد. موافقان و مخالفان شریعتی بسیارند که هر کدام هم نظرات و دلایل خود را در رد یا تائید اندیشههای او دارند.
نگاه شریعتی به دین و مفهوم سیاسی و ایدئولوژیکی که از مذهب ارائه میدهد، موضع شریعتی در قبال مارکسیسم، نقش شریعتی در تهیج جوانان به مبارزه و انقلاب بهجای پیشگرفتن اصلاح رژیم پهلوی و ادعاهای عجیب و غریب درباره همکاری او با ساواک از مهمترینیکی از نقدهایی که به علی شریعتی وارد میکنند این است که با وجود عقاید سوسیالیستی برای شوراندن مردم علیه شاه، به استفاده ابزاری از مذهب روی آورد و به همین استناد میگویند او در باورها و شعارهای ایدیولوژیک خود صداقت نداشته است. چقدر این نگاه شریعتی به دین میتواند درست باشد؟
دکتر شریعتی را اولا باید باتوجه به محیط اجتماعی و خانوادگی که ایشان در آن زیست میکردند مورد ارزیابی قرار داد. در تاریخ ۲۰۰ سال اخیر عناصری همچمون میرزا ملکمخان ارمنی، میرزا ملکمخان ناظمالدوله و … را داریم که از روشنفکران دوره قاجار و اصالتا ارمنی بودند ولی چنانچه آثار ایشان را ببینیم فراوان به مذهب شیعه و علما و مراجع تکیه کردهاند. به عنوان مثال نشریهای که او در لندن منتشر میکرد و قانون نام داشت را اگر ببنیم و نام او را پاک کنیم؛ فکر میکنید یکی از علمای اسلام این مقالات را نوشته است. در آن دوره ملکمخان با شناختی که از جامعه ایرانی و نفوذ مذهب در آن داشت از مقوله مذهب برای تحریک علما علیه حکومت قاجار استفاده ابزاری میکرد. البته همین را هم بنده معتقدم در آن شرایط این مسئله را تشخیص داده بود ولی چون خودش ارمنی بود خیلی بر اسلام و تشیع تکیه میکرد.
البته مرحوم دکتر شریعتی اصلا قابل قیاس با این نمونه نیست. او کاملا در محیطی مذهبی متولد شد و رشد کرد و پدرش یکی از علمای بزرگ دوره خودش بود که در دوره رضاشاه که بسیاری از روحانیون را خلعلباس کردند، ایشان هم دیگر تا پایان عمر لباس روحانیت بر تن نکرد. پدر دکتر شریعتی مفسر بزرگ قرآن بود که یک تفسیر قرآن و یک کتاب درباره تاریخ اسلام از او به یادگار مانده است. درنهایت از دوره جوانی شریعتی در آثارش نقش مذهب و اسلام کاملا مشهود است و یک اثر هم دارند درباره قدس رضوی که در سن ۲۴ یا نهایتا ۲۵ سالگی نوشته است. یعنی نگاه و دغدغه شریعتی از ابتدا مذهب و اسلام و شیعه بوده است.
با این حال باید توجه داشته باشیم که مذهب ابعاد مختلف دارد و یک بعد مذهب که در یک صد سال اخیر مغفول مانده بود و دکتر شریعتی، مرحوم بازرگان و آیتالله طالقانی و حضرت امام روی آن کار کردند؛ همین ظرفیت سیاسی و اجتماعی مذهب است. اساسا آیتالله طالقانی به خاطر همین نگاه خود ازجمله علمایی شد که در دوره رضاشاه زندان را تجربه کرد و در دوره محمدرضا شاه هم اغلب در حبس به سر میبرد. خب شریعتی در زمانهای زندگی میکرد که استبداد و اختناق و حاکمیت انحصاری پهلوی به بیشترین میزان خود رسیده بود و از آن طرف هم جریانات مارکسیستی در کشور ما فعال بودند و طبیعی بود که در این شرایط با نگاه اسلام سیاسی و اجتماعی که اتفاقا هم از ابتدای جوانی دنبال میکرد؛ شریعتی اولویت خود را بر تبلیغ و معرفی همین ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام بگذارد.
واقعا هم فعالیتها، سخنرانیها و آثار دکتر شریعتی نه فقط در بیداری مردم ایران، بلکه در بیداری مسلمانان تاثیرگذار بوده و هست. مصاحبه کیهان فرهنگی آن زمان را که میخوانید با رئیس دپارتمان فارسی دانشگاه الازهر مصر؛ در آنجا صراحتا به نقش شریعتی در بیداری مسلمانان شمال آفریقا (مصر و الجزایر و …) اذعان شده است. حتی به گفته رئیس دپارتمان فارسی دانشگاه الازهر مصر؛ ترجمه عربی کتاب «بازگشت به خویشتن» شریعتی در یک سال تا ۹۰ هزار نسخه فروش رفته و خوانده شده است. چالشهایی هستند که در نقد و ارزیابی شریعتی و اندیشههایش از سوی طیف منتقد وارد میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر