استمرارطلبان برای مقابله با فروپاشی نظام بار دیگر با پرچم «اصلاحات» به میدان آمدهاند. آمدن دوبارهی چهرههای سرشناس استمرارطلبی به میدان، که تا چندی پیش حتا ممنوعالتصویر بودند، حکایت از تنگنایی دارد که نظام در آن قرار گرفته است. حجتالاسلام محمد خاتمی رئیس جمهور سابق که نماد اصلاحطلبی حکومتی است، بدون اجازه علی خامنهای هرگز پا به میدان نمیگذاشت، چنانکه در یک دهه گذشته هرگز در دفاع از مردم لب به سخن نگشود و نظارهگری خاموش بود مگر در هنگام انتخابات استصوابی برای تشویق به جمع کردن رأی. حالا نیز یک بار همزمان با تظاهرات سراسری ۹۶ و بار دیگر با تظاهرات امردادماه وارد صحنه شده، آن هم برای مقابله با اعتراضات مردم و راهکار دادن برای حفظ نظام.
شرایط بحرانی ماههای اخیر نه تنها محمد خاتمی، بلکه بسیاری دیگر از شخصیتهایی را که نام آنها با اصلاحطلبی حکومتی گره خورده است به میدان آورد. هر کدام به زبان خود و برای جلب بخشی از مردمی که نه تنها به اصلاحطلبان حکومتی پشت کردهاند، بلکه کلیت نظام را زیر سوال بردهاند، قدم به میدان گذاشتهاند. از سعید حجاریان، مغز متفکر «پروژه اصلاحات»، که برای نجات نظام و مطرح ساختن مجدد «اصلاحات» خواهان قربانی کردن دولت حسن روحانی است، تا حمیدرضا جلائیپور که مردم را از ریزش نظام میترساند و معتقد است که گذار از جمهوری اسلامی یعنی به قدرت رسیدن آنچه او «فرقه داعشی رجوی» میخواند. محمدرضا خاتمی، برادر رئیسجمهور سابق، شاید تنها اصلاحطلبی است که واقعیت را به صراحت و بدون پیچیدن در زرورق عوامفریبی در یک جمله بیان میکند: «اصلاحطلبان از بازی در نقش سوپاپ اطمینان نظام ابایی ندارند.»
چهره رنگباخته محمد خاتمی
محمد خاتمی در ارائه راهکارهای خود برای خروج از بحران، گناه وضعیت کنونی را بیش از آنکه به گردن ۴۰ سال حکومت روحانیت و سوء مدیریت بیاندازد، شبکههای اجتماعی را مقصر میداند و میگوید «بعضی با استفاده از شبکههای اجتماعی و ایجاد جنگ روانی، سعی دارند به ایرانیان، به ویژه نسل جوان ایرانی القاء کنند که کار تمام است و شاهدیم که بیشترین تلاش آنها تخریب اصلاحطلبان است». رئیسجمهور سابق در ادامه «انفعال در دولت و حیرانی اصلاحطلبان در برابر این موج تبلیغاتی» را «مایه تعجب» میداند.
مشخص نیست محمد خاتمی صحبت از کدام «جنگ روانی» میکند. آیا سقوط پول ملی در مقابل ارزهای خارجی، «جنگ روانی» است؟ و یا نتیجه ی «جنگ روانی» مخالفان نظام است؟! آیا مخالفانی که در شبکههای اجتماعی فعال هستند جلوی پرداخت حقوق معوقه بسیاری از کارگران و کارمندان را گرفتهاند؟ آیا این توییتها و پستهای فیسبوکی هستند که ایجاد تورم میکنند؟! آیا شعار «اصلاحطلب اصولگرا،دیگه تمومه ماجرا» از فضای مجازی به خیابان آمده، یا اینکه دقیقا مسیری برعکس آن را طی کرده است؟ در حقیقت محمد خاتمی بیش از آنکه از فضای مجازی واهمه داشته باشد، نگران حضور مردم در خیابانهاست و تلاش میکند آن را به نگرانی خود مردم تبدیل کند: «دامن زدن به اعتراضات و تضعیف حکومت، هرج و مرج ایجاد خواهد کرد و از دل آن دیکتاتوری گسترده ضدمردمی بیرون خواهد آمد و ممکن است به تجزیه کشور بیانجامد.»
هراسافکنی اصلاحطلبان حکومتی
محمد خاتمی که از وابستگان یکی از ضد مردمیترین دیکتاتوریهای تاریخ معاصر جهان است، مشخص نیست از کدام «دیکتاتوری گسترده ضد مردمی» صحبت میکند که قرار است بیاید! خود وی در همین سخنرانی خواستهایی را مطرح میکند که همه حکایت از دیکتاتوری بودن نظام حاکم دارند: «برداشتن حصر»، «آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی»، «ایجاد فضای باز و امن سیاسی»، «رفع محدودیتهای بیجا»، و «تشکیل دادگاهها با هیات منصفه مردمی». آیا نظامی که احتیاج به این تغییرات دارد، از دید محمد خاتمی دمکراتیک است؟! مردم را از کدام فردا می ترسانند زمانی که امروزش سیاه است.
محمد خاتمی در صحبتهای اخیرش چند بار تاکید کرد که نظام در حال فروپاشی نیست. رئیس جمهور سابق برای این ادعای خود چندین دلیل ارائه میدهد. اولین دلیل محمد خاتمی بوی تهدید میدهد. او میگوید «نظام ابزارهای مختلفی برای حفظ خود دارد». نظام کدام ابزار مختلف را برای کاهش خشم مردم ناراضی در اختیار دارد مگر گسترش سرکوب؟! محمد خاتمی حتا زمانی که میخواهد ادای رهبران دمکرات درآورد و به دروغ صحبت از آزادی زندانیان سیاسی میکند، یک استثناء قائل میشود: غیر از براندازان!
عبور مردم از جمهوری اسلامی
محمد خاتمی وقتی هم صحبت از بازسازی اعتماد مردم به نظام میکند خواهان گسترش حلقه خودیها و تنگتر شدن دایره غیرخودیهاست. به عبارت دیگر توصیهی او این است که فضای بسته سیاسی در کشور با به بازی گرفتن اصلاحطلبانی که در این سالها به حاشیه رانده شدهاند، باز شود و آنها از «سفره انقلاب» دوباره بهرهمند شوند. در همین رابطه است که محمد خاتمی نقش اصلاحطلبان برای خروج از این بحران را «کلیدی» میداند. نظری که با توجه به لشکرکشی این روزهای استمرارطلبان، معلوم است که مورد توافق رهبری نظام نیز هست و ظاهرا فقط در فکر این هستند که این کارت سوخته را دوباره چگونه بازی کنند! آن هم در حالی که حتی حسین ذوالفقاری که معاون امنیتی وزارت کشور است، به درستی میگوید اعتراضاتی که در دیماه آغاز شدهاند و هنوز هم ادامه دارند «عبور از همه جریانهای سیاسی کشور است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر