۱۴۰۲ خرداد ۳, چهارشنبه

متن کامل نامه فائزه هاشمی از بند زنان زندان اوین خطاب به علی خامنه‌ای

 فائزه هاشمی از بند زنان زندان اوین هستم. بیانات جنابعالی با جمعی از دانشجویان در ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ درباره رفراندوم برق از سرم پراند. نفی یک اصل دموکراتیک قانون اساسی آن هم از جانب شما مایه بهت گردید. سالها شاهد نقض حقوق شهروندی ایرانیان بصورت گسترده و سیستماتیک توسط حکومت بر خلاف آنچه که در کلام گفته می شود بوده ایم، ولی این بار با بدعتی عجیب و بدون حفظ ظاهر، انگار آنچه که مدتها در دل داشتید بی اراده به زبان آمد.


برای نشان دادن عمق فاجعه و بر اساس آخرین جمله اصل ۱۰۷ قانون اساسی اجازه می خواهم این سخنان را جمله به جمله مطرح و جواب هر کدام را مستدلو با ذکر شواهد تاریخی ارایه نمایم:

۱- مگر مسایل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟

پاسخ – اصل ۵۹ قانون اساسی مراجعه به آرای عمومی و در موضوعات مهم را پیش بینی و همچنین صدور فرمان همه پرسی از وظایف جنابعالی در سومین بند از اصل ۱۱۰ است.

۲- کجای دنیا این کار را می کنند؟

پاسخ – به چند مورد اخیر از برگزاری رفراندوم در کشورهای دموکراتیک فقط برای نمونه اشاره می گردد: انگلستان ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ / سوئیس سالی چهار بار بطور متوسط / استرالیا ۱۹۹۹ / ایتالیا ۲۰۱۶ / دانمارک ۲۰۱۵ / کانادا ۱۹۹۵ / اسپانیا ۲۰۱۷ / سوئد ۲۰۱۳ / گشتی کوچک در اینترنت اطلاعات کامل تمامی رفراندومهای برگزار شده در جهان را در اختیارتان می گذارد.

۳- همه مردمی که در رفراندوم شرکت می کنند امکان تحلیل آن مسأله را دارند؟

پاسخ – الف – چگونه است که فلسطینیان قدرت و امکان تحلیل برای انتخاب نوع حکومت خود بر اساس پیشنهاد شما را دارند ولی مردم ایران نه؟ ب – آیا این جمله توهین به مردمی که در انقلاب، رفراندوم انتخاب "جمهوری اسلامی"، ۲۲ بهمن ها، انتخابات ها، روزهای قدس، تشییع جنازه ها، نمازهای جمعه، روزهای ۹ دی و سایر اجتماعات حکومتی مشارکت داشته اند و همچنین به کل مردم ایران نمی باشد؟ حضوری که همیشه به عنوان پایه مردمی حکومت به آن بالیده اید. به نظر می رسد مردمی که با شما هستند امکان تحلیل دارند و در غیراینصورت بی تحلیل و بعضا خا ِئن و مزدو ِر بیگانه. سیاست یک بام و چند هوا؟

۴ – حرف مردم همین است که الان وجود دارد یعنی انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس.پاسخ – آیا قدرت مطلقه و نظارت استصوابی فراقانونی عملا آزادی برای رأی دادن (حق انتخاب آزاد ) و کاندیدا شدن را تاب آورده است؟ آیا مشارکت ۳۵ درصدی ( با خوش بینی ) در آخرین انتخابات ریاست جمهوری حرف همه مردم است؟ اگر باور به انتخاب مردم است پس چرا تقریبا هیچ رئیس جمهوری نتوانسته خواسته های حداقلی رأی دهندگان را در سایه نظرات و انتصاب ها و ایجاد نهادهای موازی و گاها تعین تکلیف ها توسط جنابعالی و همسویان شما محقق کند؟ مردم یک چیز می گویند و شما چیز دیگر. اگر حرف مردم همین است پس چرا برای برگزاری رفراندوم نگران هستید، حرف شما تأیید می شود و روسیاهی به ذغال می ماند.

۵ – یکی از آفت ها شتابزدگی است، نباید بشود.پاسخ – آیا گذشت ۴۴ سال و وجود چندین نسل بعد از انقلاب با عقاید و مطالبات متفاوت شتابزدگی است؟؟!!! آیا آفت بدتر از شتابزدگی ( به تعبیر جنابعالی ) واپس گرایی و سرکوب خواسته های عمومی و مطابق زمان نبودن نیست؟ آیا رفراندوم عینیت بخشیدن به بیان آقای خمینی :"پدران ما چه حقی داشتند که برای ما تصمیم بگیرند" نیست؟

۶- مهاجرت و فرار نخبگان و فرار سرمایه ها و نومیدی، اخراج ها و محرومیت ها و محکومیت ها و زندان ها و پرونده سازی ها و سرکوب ها و اعدام ها، فقر و بیکاری و فساد و اعتیاد و تن فروشی ها، نابودی سرمایه های مادی و معنوی و بحران های اجتماعی و مدیریتی و دوقطبی ها، بی توجهی به منافع ملی و حقوق مردم و ... به چه حدی بایستی برسد تا انجام رفراندوم در موضوعات مهم و زیربنایی و تعین کننده در سرنوشت کشور و مردم به یک اولویت تبدیل و بیش از این برای بقای حکومتی ناکارآمد و بی کفایت پا برروی اصول انسانی و قانونی گذاشته نشود؟

۷ – در پایان اجازه می خواهم با وام گرفتن از ادبیات خودتان این سؤال را مطرح نمایم سیاستی که اصول مسلم قانونی و حقوق اولیه و بدیهی مردم را نقض و به آنها توهین روا می دارد آیا با بی بصیرتی، خیانت و با دشمنی همراه نیست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر