۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۰, دوشنبه

کلیسای تاریخی ارمنی در ترکیه که تبدیل به محل نگهداری دام شد!

یک کلیسای ارمنی، در “اورفا”، واقع در محدوده فعلی ترکیه که به عنوان طویله، مورد استفاده قرار می گرفت (!)، در معرض ویرانی می باشد.
به گزارش «محبت نیوز» کلیسای “آستواتساتسین” مقدس، واقع در روستای “گرموش”، در استان “اورفا” (“شانلی اورفه”) ترکیه که در قرن نوزدهم ساخته شده است، در معرض ویرانی است و مقامات این کشور، اقدامی، در راستای بازسازی این اثر تاریخی و مذهبی و حفاظت از آن، انجام نمی دهند.
به نقل از آراکس، در همین رابطه، “هاتیجه تاکوش”، نماینده انجمن کمک بشر دوستانه ترکیه، اعلام نموده است که کلیسای مذکور، روز به روز، ویران می شود.
لازم به ذکر است که تا سال ۲۰۱۵ میلادی، این کلیسا، به عنوان طویله، مورد استفاده قرار می گرفت!

امروز مداح‌‌ها جای دکتر شریعتی را گرفته‌اند

شریعتی روشنفکری بوده که بعد ایدئولوژیک به دین داده ولی باید توجه داشت که آن فضا؛ فضای مبارزه با استبداد بود. در این مسیر نه فقط شریعتی که حتی مهندس بازرگان هم می‌گفت اسلام می‌تواند یک حکومت جامع تشکیل دهد و به دموکراسی هم برسد.
به گزارش ایلنا، علی شریعتی‌ از شخصیت‌هایی است که‌ به خاطر حرکتش در مسیر روشنفکری‌ دینی و تاثیر غیرقابل انکاری که در جذب درصد بالایی از جوانان به دین و شریعت داشته؛ همواره از زوایای مختلف مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و می‌گیرد. موافقان و مخالفان شریعتی بسیارند که هر کدام هم نظرات و دلایل خود را در رد یا تائید اندیشه‌های او دارند.
نگاه شریعتی به دین و مفهوم سیاسی و ایدئولوژیکی که از مذهب ارائه می‌دهد، موضع شریعتی در قبال مارکسیسم، نقش شریعتی در تهیج جوانان به مبارزه و انقلاب به‌جای پیش‌گرفتن اصلاح رژیم پهلوی و ادعاهای عجیب و غریب درباره همکاری او با ساواک از مهمترینیکی از نقدهایی که به علی شریعتی وارد می‌کنند این است که با وجود عقاید سوسیالیستی برای شوراندن مردم علیه شاه، به استفاده ابزاری از مذهب روی آورد و به همین استناد می‌گویند او در باورها و شعارهای ایدیولوژیک خود صداقت نداشته است. چقدر این نگاه شریعتی به دین می‌تواند درست باشد؟
دکتر شریعتی را اولا باید باتوجه به محیط اجتماعی و خانوادگی که ایشان در آن زیست می‌کردند مورد ارزیابی قرار داد. در تاریخ ۲۰۰ سال اخیر عناصری همچمون میرزا ملکم‌‌خان ارمنی، میرزا ملکم‌‌خان ناظم‌الدوله و … را داریم که از روشنفکران دوره قاجار و اصالتا ارمنی بودند ولی چنانچه آثار ایشان را ببینیم فراوان به مذهب شیعه و علما و مراجع تکیه کرده‌اند. به عنوان مثال نشریه‌ای که او در لندن منتشر می‌‌کرد و قانون نام داشت را اگر ببنیم و نام او را پاک کنیم؛ فکر می‌کنید یکی از علمای اسلام این مقالات را نوشته است. در آن دوره ملکم‌خان با شناختی که از جامعه ایرانی و نفوذ مذهب در آن داشت از مقوله مذهب برای تحریک علما علیه حکومت قاجار استفاده ابزاری می‌کرد. البته همین را هم بنده معتقدم در آن شرایط این مسئله را تشخیص داده بود ولی چون خودش ارمنی بود خیلی بر اسلام و تشیع تکیه می‌کرد.
البته مرحوم دکتر شریعتی اصلا قابل قیاس با این نمونه نیست. او کاملا در محیطی مذهبی متولد شد و رشد کرد و پدرش یکی از علمای بزرگ دوره خودش بود که در دوره رضاشاه که بسیاری از روحانیون را خلع‌لباس کردند، ایشان هم دیگر تا پایان عمر لباس روحانیت بر تن نکرد. پدر دکتر شریعتی مفسر بزرگ قرآن بود که یک تفسیر قرآن و یک کتاب درباره تاریخ اسلام از او به یادگار مانده است. درنهایت از دوره جوانی شریعتی در آثارش نقش مذهب و اسلام کاملا مشهود است و یک اثر هم دارند درباره قدس رضوی که در سن ۲۴ یا نهایتا ۲۵ سالگی نوشته است. یعنی نگاه و دغدغه شریعتی از ابتدا مذهب و اسلام و شیعه بوده است.
با این حال باید توجه داشته باشیم که مذهب ابعاد مختلف دارد و یک بعد مذهب که در یک صد سال اخیر مغفول مانده بود و دکتر شریعتی، مرحوم بازرگان و آیت‌الله طالقانی و حضرت امام روی آن کار کردند؛ همین ظرفیت سیاسی و اجتماعی مذهب است. اساسا آیت‌الله طالقانی به خاطر همین نگاه خود ازجمله علمایی شد که در دوره رضاشاه زندان را تجربه کرد و در دوره محمدرضا شاه هم اغلب در حبس به سر می‌برد. خب شریعتی در زمانه‌ای زندگی می‌کرد که استبداد و اختناق و حاکمیت انحصاری پهلوی به بیشترین میزان خود رسیده بود و از آن طرف هم جریانات مارکسیستی در کشور ما فعال بودند و طبیعی بود که در این شرایط با نگاه اسلام سیاسی و اجتماعی که اتفاقا هم از ابتدای جوانی دنبال می‌کرد؛ شریعتی اولویت خود را بر تبلیغ و معرفی همین ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام بگذارد.
واقعا هم فعالیت‌ها، سخنرانی‌ها و آثار دکتر شریعتی نه فقط در بیداری مردم ایران، بلکه در بیداری مسلمانان تاثیرگذار بوده و هست. مصاحبه کیهان فرهنگی آن زمان را که می‌خوانید با رئیس دپارتمان فارسی دانشگاه الازهر مصر؛ در آنجا صراحتا به نقش شریعتی در بیداری مسلمانان شمال آفریقا (مصر و الجزایر و …) اذعان شده است. حتی به گفته رئیس دپارتمان فارسی دانشگاه الازهر مصر؛ ترجمه عربی کتاب «بازگشت به خویشتن» شریعتی در یک سال تا ۹۰ هزار نسخه فروش رفته و خوانده شده است. چالش‌هایی هستند که در نقد و ارزیابی شریعتی و اندیشه‌هایش از سوی طیف‌ منتقد وارد می‌شود.

وکیل خانواده کاووس سیدامامی: هنوز فیلم‌ها و بدل پرونده امنیتی را ندیده‌ایم!

اوایل هفته گذشته اخباری منتشر شد که حکایت از دیدار نکردن هیچ یک از اعضای چهارنفره کمیته حقیقت‌یاب مرگ سید کاووس امامی با خانواده او داشت؛ کمیته‌ای که بعد از مرگ این فعال محیط زیست در زندان اوین از سوی حسن روحانی ماموریت گرفتند تا درباره خودکشی سید امامی در زندان تحقیق کنند. حالا آرش کیخسروی یکی از وکلای خانواده کاووس سیدامامی در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» خبر داده که دوشنبه هفته گذشته لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس‌جمهوری با مریم ممبینی همسر مرحوم سیدامامی دیدار داشته است.
پیام درفشان وکیل دیگر این خانواده هم پیش‌ازاین به اعتمادآنلاین گفته بود که تا جایی که می‌داند تا به حال این کمیته دو جلسه تشکیل داده و با قسمت‌های مهمی که باید دیدار می‌کرده، دیداری نداشته است. به گفته او یکی از این نهادهای مهم مسئولان اطلاعات سپاه که دراین‌باره ضابط است بوده اما جلسه‌ای با آن‌ها گذاشته نشده است.
متن گفت‌وگو با آرش کیخسروی یکی از وکلای خانواده کاووس سیدامامی را در زیر می‌خوانید؛
پیش از این عنوان شده بود که تابه‌حال کمیته حقیقت‌یاب دولت دیداری با خانواده سیدامامی نداشته‌اند. آیا بعد از انتشار این خبر دیداری انجام شد؟
دوشنبه هفته گذشته دیداری با خانم لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس‌جمهوری داشتند که این اولین دیدار این کمیته با همسر مرحوم سیدامامی به حساب می‌آید.
موضوعات مطرح شده در این دیدار را می‌دانید؟
تا آنجا که من از خانم ممبینی پرسیدم اتفاق خاصی در این دیدار نیفتاده بود منتها خانم جنیدی به همه درخواست‌ها و موضوعاتی که همسر مرحوم سید امامی مطرح کرده بود، گوش کرده و یادداشت برداشته بود.
بالاخره همین که پای صحبت بنشینید و خواسته‌ها را بشنوند و مشخص شود که چه اتفاقاتی در این مدت برای خانواده رخ داده است یک گام است اما اینکه بخواهند توضیح دهند که این کمیته چهارنفره در این مدت چه اقداماتی انجام داده است، تا آنجا که من اطلاع دارم چیزی نگفته بودند.
فراکسیون امید هم کمیته‌ای برای پیگیری این موضوع تشکیل داده بود آیا تابه‌حال دیداری با خانواده داشته‌اند؟
تنها چیزی را که به من گفتند همین دیدار خانم جنیدی بود. دیدارهایی با نمایندگان مجلس داشته‌اند اما فکر نمی‌کنم که این دیدارها به صورت رسمی انجام شده باشد.
شنبه هفته گذشته اعلام شد که رئیس شعبه دادسرای امور جنایی زمانی برای ملاقات با وکلا جهت بازبینی فیلم و پرونده بدل نداشته‌اند، آیا در این مدت یک هفته دیدار انجام شده است؟
ما دو بار مراجعه کردیم اما در مراحل قضایی این پرونده‌ها مقداری رسیدگی طولانی می‌شود. در این یک هفته دو بار ما مراجعه کردیم اما امکان دیدار با آقای شهریاری را نداشته‌ایم.
حتماً خود ایشان باید حضور داشته باشند تا کار انجام شود؟
رسیدگی این پرونده با آقای شهریاری است، بنابراین خودشان باید این فیلم‌ها را به ما نشان دهند. فیلم‌ها مواجه حضوری است و ما آن‌ها را ندیده‌ایم و درباره جزییات آن نمی‌توانیم صحبت کنیم. همچنین می‌دانیم که بدل پرونده تهیه شده و برای ایشان ارسال شده و ما هنوز به بدل پرونده هم دسترسی نداریم.
این کدام پرونده است؟
بدل پرونده امنیتی مرحوم سیدامامی است، یعنی همان پرونده‌ای که در دادسرای اوین تشکیل شده و اتهام جاسوسی را به ایشان وارد کرده‌اند. ما هنوز آن پرونده را هم ندیده‌ایم که بدانیم موضوع چیست.
همسر آقای سیدامامی ممنوع‌الخروج شده بودند، آیا همچنان این ممنوعیت وجود دارد؟
نه ممنوع‌الخروجی ایشان همچنان وجود دارد.
از دلایل آن در این مدت با خبر شده‌اید؟
این ممنوع‌الخروجی از طریق شعبه بازپرسی دادسرای اوین صورت گرفته منتها ما علت آن را نمی‌دانیم. ایشان درخواستی هم برای رسیدگی به موضوع داده‌اند که به مراجع قضایی داده‌ است تا دلیل موضوع مشخص شود اما تا الان پاسخی داده نشده است.
مطرح شده که درخواستی به شکل فایل صوتی هم برای محمدرضا تابش،‌ رئیس فراکسیون محیط‌زیست مجلس ارسال کرده‌اند و خواستار پیگیری درباره برخی از موضوعات شده‌اند. درست است؟
خانواده مرحوم گفته‌اند که همه اخبار خانواده از طریق صفحه اینستاگرام رامین سیدامامی یا کانال تلگرامی که در این خصوص ایجاد کرده‌اند، منتشر می‌شود و هر خبری را که غیر از این دو منتشر شود مورد تأیید خانواده نیست. من هم در این دو رسانه‌ خبری از نامه نخوانده‌ام و صحبتی هم در این باره نداشته‌ایم که آیا نامه‌ای به آقای تابش داده‌اند یا نه و در این زمینه مطلع نیستم.

استفاده از جلیقه ماسه‌ای در مدارس آلمان برای آرام کردن کودکان بیش فعال

مدارس آلمانی برای نگه داشتن دانش آموزان بیش فعال روی صندلی کلاس‌ها، از جلیقه‌های ماسه‌ای استفاده می‌کنند.
 
اگرچه از این روش اولین بار در مدارس آمریکا استفاده شده است اما این جلیقه‌ها از حدود ۱۸ سال پیش در آلمان وجود داشتند.
 
استفاده از این جلیقه‌ها واکنش‌های متعددی را به همراه داشته است.
 
برخی از دانش آموزان و معلمان از این کار استقبال کرده‌اند.
از جمله لوئیس، دانش آموز ۷ ساله می‌گوید: «هر زمان این جلیقه‌ها را نمی‌پوشم عصبی می‌شوم اما با پوشیدن آنها احساس آرامش می‌کنم.»
دانش آموز دیگری نیز پوشیدن این جلیقه‌ها را به زمانی تشبیه می‌کند که مادرش او را در آغوش گرفته است.
 
معلم‌ها نیز می‌گویند که با این جلیقه‌ها دانش آموزان تمرکز بیشتری روی درس دارند.
 
برای دانش آموزان سه جلیقه با وزن‌های مختلف تهیه شده است که سبک‌ترین آنها ۱.۵ کیلوگرم و سنگین‌ترین آنها ۲.۵ کیلوگرم وزن دارد و این خود کودکان هستند که تصمیم می‌گیرند کدام جلیقه را بپوشند.
اما این طرح مخالفانی هم داشته است.
 
جاکوب ماسکه، متخصص اطفال می‌گوید: «تنها آرام کردن کودکانی که از سندروم بیش فعالی رنج می‌برند، کافی نیست. باید دانست که این مشکل از کجا نشأت گرفته است.»
 
برخی نیز این جلیقه‌ها را با جلیقه‌هایی که در مراکز روانی برای محدود کردن بیماران استفاده می‌شوند، مقایسه کرده و نسبت به رنج دانش آموزانی که آنها را می‌پوشند هشدار داده‌اند.
 
تا کنون هیچ مطالعه رسمی پزشکی درباره این جلیقه‌ها و نتیجه استفاده از آنها در مدارس منتشر نشده است.

حمایت‌ها از مهدوی‌کیا و آقا کریم تمامی ندارد/این بار علی کریمی مقابل رائفی‌پور!+پست اینستاگرامی

 جادوگر فوتبال ایران در حمایت از مهدوی‌کیا و باقری پیامی را منتشر کرد.
 
به گزارش خبرآنلاین؛پس از اظهار نظر رائفی پور درباره مهدی مهدوی کیا و کریم باقری چهره های مختلف ورزشی،هنری و اجتماعی به این حرف های رائفی پور واکنش نشان دادند.علی کریمی هم یکی از آنها بود که به حمایت از هم بازیان خودش در تیم ملی پرداخت.
 
این در حالی است که سید جلال حسینی و پژمان جمشیدی هم هر کدام به صورت جداگانه پیام هایی را در این زمینه در اینستاگرام خودشان منتشر کرده اند.جمشیدی نوشته است:«محبوبیت و بزرگیتون مثل دریاست،دریا هم که کثیف شدنی نیست،این رو برای حمایت از شما نگفتم چون شما نیازی به حمایت ندارین،جای شما در قلب ماست.دو اسطوره با شخصیت،دوست داشتنی و ماندگار.»
 
سید جلال هم خیلی کوتاه نوشته:«مردان پر افتخار.»

بی‌اعتنایی قوه قضائیه ایران به نیاز احمدرضا جلالی به مراقبت‌های پزشکی!

خانواده احمد‌رضا جلالی، پزشک و استاد دانشگاه متهم به جاسوسی در ایران از بی‌اعتنایی مسولان قضایی و زندان در زمینه نیاز او به مراقبت‌های پزشکی انتقاد کردند.
 
کمپین حقوق بشر برای ایران با انتشار آخرین تصویری که این زندانی امنیتی به بیرون فرستاده است روز شنبه ۸ اردیبهشت در گزارشی به نقل از همسر آقای جلالی نوشت که مسئولان زندان از انتقال او به بیمارستان خودداری می‌کنند.
 
عکسی که روز پنجشنبه از احمدرضا جلالی از داخل زندان اوین منتشر شد، نشان می‌دهد که وزن او در دوسال گذشته به شدت کاهش یافته است.
 
ویدا مهران‌نیا، همسر آقای جلالی، به کمپین حقوق بشر برای ایران گفت: «خانواده احمدرضا، وکیلش و خودش از داخل زندان چندین بار درخواست انتقال به بیمارستان و آزمایش داده‌اند، چندین بار دولت سوئد از ایران درخواست کرد تا شرایط درمان برای احمدرضا فراهم شود، مادرش بارها به مسوولان اعلام کرد خودش تمام هزینه‌ها را پرداخت می‌کند و فقط او را برای معالجه بفرستند اما متاسفانه هیچ اعتنایی نشده است.»
 
خانم مهران‌نیا در ادامه گفت: «قبل از عید دو آزمایش از طریق پزشک قانونی از او انجام شد که جواب یکی از آزمایش‌ها یک ماه و اندی بعد روز پنجم اردبیهشت به دستش رسیده است که نشان می‌دهد تعداد گلبول‌های سفیدش از حد متوسط پایین‌تر است و این خیلی خطرناک است. احمدرضا باید سریع بستری شود. مضاعف بر اینکه او نیاز به جراحی فتق هم دارد.»
 
زینب طاهری، وکیل آقای جلالی ۲۹ دی سال گذشته گفته بود که گفته بود قاضی صلواتی از خروج او از زندان جلوگیری می‌کند.
 
به گفته خانم طاهری، احمد رضا جلالی «با اینکه غذا می‌خورد اما روز‌به‌روز لاغرتر می‌شود.»
 
او اضافه کرد که آقای جلالی که خود پزشک است، گفته بود که احتمالا در دستگاه گوارشش توموری تشکیل شده است. پزشک زندان پس از معاینه گفته است که باید آزمایش‌هایی در بیرون از زندان انجام دهد، اما تاکنون قاضی صلواتی با خروج او از زندان و مداوا مخالفت کرده است.
 
آقای جلالی که دارای اقامت موقت در سوئد بوده و با چند دانشگاه اروپایی همکاری می‌کرد، حدود دو سال پیش هنگامی که به دعوت دانشگاه تهران به ایران سفر کرد، دستگیر و زندانی شد. او در ویدئویی که بهمن ماه گذشته از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد اعتراف کرد که اطلاعات مربوط به دو دانشمند هسته‌ای ترور شده ایران را در اختیار دستگاه جاسوسی اسرائیل قرار داده است. این در حالی است که پیشتر ایران یک نفر دیگر را به اتهام ترور این دانشمندان اعدام کرده بود.
 
دادگاه انقلاب ایران، آقای جلالی را به اتهام انتقال اطلاعات محرمانه به موساد در اوج فعالیت برنامه هسته‌ای ایران، به مجازات اعدام محکوم کرد و دیوان عالی نیز درخواست بازبینی در حکم را ظرف کمتر از یک ساعت رد کرد. وکیل او اما خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شده است.
 
حکم اعدام آقای جلالی و پخش اعترافات او انتقاد نهادهای حقوق بشری و کارشناسان سازمان ملل در امور حقوق بشر را در پی داشت.
 
چهار کارشناس حقوق بشر سازمان ملل ۲۹ آذر در بیانیه‌ای اعلام کردند که روند رسیدگی به پرونده آقای جلالی شاهد موارد فراوان نقض حقوق او بوده و این متهم از داشتن دادگاه عادلانه نیز محروم بوده است.
 
در این بیانیه با اشاره به بازداشت خودسرانه، شکنجه و صدور حکم اعدام برای آقای جلالی به گزارش‌هایی اشاره شده است که حاکی از آن است که این متهم به وکیل دسترسی نداشته، در انفرادی حبس بوده و به زور وادار به اعتراف شده است. این کارشناسان خواستار نقض حکم اعدام آقای جلالی شدند.

هرزه نامه کیهان: کسانی که در جاسوس بودن افراد تردید می کنند،ستون پنجم دشمن هستند

:چه اتفاقی افتاده که عده‌ای در کشور، فقط و فقط منتظرند تا یک نفر به جرم جاسوسی برای بیگانه، همکاری با دشمن و عناوین مشابه بازداشت شود تا بوق و کوس بدست بگیرند و در رثای آزادی ناله کنند!
 
فلان هنرپیشه سینما و تلویزیون که به اقرار خودش ،بیش از ۵ سال است حتی یک کتاب نخوانده واز تلفظ یک نام ساده عاجز است،ناگهان کارشناس امنیتی می‌شود!فلان ورزشکار،فلان مجری و…ودهها نمونه دیگر هر اقدام دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی یا دستگاه قضایی را تخطئه می‌کنند و بذر رعب در دل مردم می‌کارند!
 
راستی این‌همه آدم مطلع از همه امور داریم!؟ آدم‌هایی که توانایی دارند تنها چند لحظه پس از انتشار خبر دستگیری یک شخص مرتبط با بیگانه،تشخیص بدهند که او بی‌گناه است!؟
 
کار وقتی بدتر می‌شود که برخی نمایندگان مجلس هم ژست‌های فضای مجازی را به ادای وظیفه نمایندگی ترجیح دهند و اگر برای دلار ۶ هزار تومانی مهر سکوت به لب زدند، در برابر هر اقدامی برای تامین امنیت مردم،به دفاع از دشمن بپردازند!
راستی ستون پنجم چه تعریفی جز این دارد!؟ جماعتی که آگاهانه و ناآگاهانه، حرف دشمن را می‌زنند و جاده او را هموار می‌کنند!

عفو بین‌الملل: ایران شواهد اعدام‌های دهه شصت را نابود می‌کند.

گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارش جدید خود خواستار "تحقیقات مستقل" درباره "کشتار ۶۷" شده است. او همچنین از ضرورت "اصلاح" نظام قضایی ایران برای بهبود وضعیت حقوق بشر در این کشور سخن گفته است.
Asma Jahangir die Anwältin und Menschenrechtlerin aus Pakistan (Mukhtar Khan/AP/dapd)
عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران، در گزارش جدید خود از جمله خواستار تحقیقات مستقل در مورد اعدام‌های دسته‌جمعی تابستان ۱۳۶۷ شده است. این گزارش تفصیلی همچنین به "فقدان دستگاه قضایی مستقل" در ایران اشاره کرده و "اصلاح" این دستگاه را برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران ضروری دانسته است.
گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در بخشی از گزارش خود به کشتار جمعی تابستان ۶۷ نیز پرداخته است که در جریان آن "هزاران زندانی سیاسی مرد، زن و نوجوان" در پی فتوای روح‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، اعدام شدند. خانم جهانگیر می‌نویسد که بر طبق گزارش‌ها، هیأتی سه نفره مسئول تصمیم‌گیری در باره این کشتار بوده و پس از اعدام نیز پیکر قربانیان در گورهایی بی نام و نشان و بدون اطلاع خانواده آنها دفن شده‌است.
تحقیقات مستقل درباره "کشتار ۶۷"
به گفته خانم جهانگیر جمهوری اسلامی هرگز رسما "کشتار ۶۷" را نپذیرفته است. در این گزارش تفصیلی آمده است، رینالدو گالیندو پل، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران در سال‌های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۵، در ژانویه ۱۹۸۹ نگرانی خود را از انکار اعدام‌ها توسط جمهوری اسلامی ابراز کرده و خواستار تحقیقات در این زمینه شده بود. گزارش می‌نویسد، چنین تحقیقاتی هنوز هم انجام نگرفته‌اند. عاصمه جهانگیر در گزارش خود بار دیگر از ایران خواسته است تا با تحقیقات مستقل درباره این اعدام‌ها موافقت کند.

۱۳۹۷ اردیبهشت ۹, یکشنبه

عکس روز : دلیل اعدام رئیس کل بانک مرکزی در سال

بر طبق این کیفر خواست همه مسئولان کنونی جمهوری اسلامی سزاوار اعدام هستند.

دادستان اسبق کل ایران: حجاب در اسلام واجب و ضروری است، اما اجبار نیست

 سیدحسین موسوی تبریزی، دادستان کل ایران در سال‌های ابتدایی انقلاب تصریح کرد: ” میزان نارضایتی‌ها از شیوه برخورد دستگاه‌های اجرایی با مردم افزایش یافته است. این در حالی است که برخی مدیران نیز با اظهارات و رفتارهای خود به این نارضایتی‌ها دامن می‌زنند و آن را تشدید می‌کنند”.
وی افزود: “باید این نکته را گوشزد کنم که برخی مسئولان به دست خود در بین مردم تولید نارضایتی می‌کنند. این وضعیت مانند این است که برخی مدیران و عاملان اجرایی در کشور، کارخانه تولید نارضایتی راه‌ انداخته‌اند”.
به گزارش روزنامه آرمان، موسوی تبریزی همچنین به موضوع حجاب پرداخته و اظهار داشت: “ما موفق نشده‌ایم جامعه را در زمینه حجاب اقناع کنیم. با حرف زدن که نمی‌توان حجاب را در جامعه نهادینه کرد و بلکه این مساله نیاز به کار عملی و فرهنگی دارد”.
او در ادامه به برخورد خشن اخیر پلیس ایران با دختری جوان بر سر مساله حجاب اشاره کرد و افزود: “نکته قابل تامل این است؛ کسانی که امروز از برخورد مامور گشت ارشاد با آن خانم جوان که بدحجاب بود حمایت کردند. ۲۲ بهمن با همین خانم‌ها که برخی بدحجاب هستند مصاحبه و نظرخواهی می‌کنند. به همین دلیل نیز به‌نظر می‌رسد کسانی دنبال منافع خود هستند و از رویکردهای فرهنگی به‌عنوان ابزاری موثر استفاده می‌کنند. حجاب در اسلام واجب و ضروری است، اما اجبار نیست”.

اعترافات تکان دهنده قاتل کودک مشهدی

عامل قتل دانش آموز ۱۰ ساله مشهدی که در کمتر از ۳۶ ساعت با تلاش بی وقفه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی و صدور دستورات ویژه قضایی دستگیر شد، چگونگی وقوع این جنایت دلخراش را در حضور مقام قضایی و کارآگاهان تشریح کرد.
قاتل کودک مشهدی: کرایه‌ام را نداد، او را کشتم
 نامت چیست و چند سال داری؟ 
 
سجاد «ر» هستم و خرداد ۱۳۷۰ به دنیا آمدم.
 
تا کلاس چندم درس خوانده ای؟ 
 
سال ۱۳۹۲ و در رشته حقوق از دانشگاه پیام نور دانش آموخته شدم و مدرک کارشناسی دارم.
 
در مشهد زندگی می کنی؟ 
 
بله البته قبلا در شاهرود بودیم و در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه شاهرود پذیرفته شدم اما از ۶ سال قبل به مشهد آمدیم.
 
فرزند چندم خانواده هستی؟ 
 
دو خواهر بزرگ تر از خودم دارم که ازدواج کرده اند و من آخرین فرزند خانواده ام.
 
پدرت چه شغلی دارد؟ 
 
بازنشسته است.
 
پراید مال خودت بود؟ 
 
نه مال پدرم است اما آن را در اختیار من گذاشته بود تا با آن کار کنم.
 
مسافرکشی می کردی؟ 
 
بله در شرکت اینترنتی حمل و نقل… کار می کردم چون مشکل مالی داشتم.
 
چرا آن کودک را کشتی؟ 
 
او مسافرم بود ولی کرایه اش را نداد من هم عصبانی شدم و او را به جاده شهرک صنعتی بردم لباس هایش را بیرون آوردم دست و پاهایش را بستم و او را داخل صندوق عقب انداختم.
 
با چه وسیله ای او را کشتی؟ 
 
در یک جاده خاکی او را از صندوق عقب بیرون آوردم و با سنگ و چاقو به قتل رساندم!
 
در آن لحظه چه احساسی داشتی؟ 
 
او التماس می کرد ولی خودش مقصر بود. چون به من فحش داد.
 
روی داشبورد پراید تصویر مارمولک کشیده ای چرا؟ 
 
آن تصویر و حروفی که به لاتین مارمولک نوشته شده از قبل بود.
 
حالا چه احساسی داری؟ 
 
پشیمانم.
 
وقتی او را کشتی دلت به حالش نسوخت؟ 
 
باید کرایه ام را می داد چون آدرس را بلد نبود و من در شهر دور زدم یا پدر و مادرش به او کارت بانکی می دادند که کارت هم نداشت.
 
چگونه او را سوار کردی؟ 
 
من آن طرف خیابان توقف کردم او به سویم آمد و گفت آژانس هستی؟ من هم گفتم بله بیا بالا…
 
مجردی؟ 
 
بله
 
چرا لباس هایش را بیرون آوردی؟ 
 
می خواستم گرو نگه دارم تا پدر و مادرش پول مرا بدهند!

ولیعهد سوئد نیز از "آزار جنسی" در امان نبوده است.

آکادمی سوئد در هفته‌های اخیر با رسوایی آزار جنسی و فساد مالی درگیر بوده است. یک روزنامه سوئدی با افشای اطلاعاتی جدید نوشته که شاهزاده ویکتوریا نیز یکی از قربانیان آزار جنسی طرح‌شده در رابطه با آکادمی سوئد بوده است.
یک روزنامه سوئدی گزارش داده شاهزاده ویکتوریا نیز یکی از زنانی بوده که از سوی ژان کلود آرنو مورد آزار جنسی قرار گرفته
شاهزاده ویکتوریا، ولیعهد سوئد متأهل و دارای دو فرزند است
روزنامه سوئدی "Svenska Dagbladet" گزارش داده که شاهزاده ویکتوریا، ولیعهد سوئد، نیز یکی از زنانی بوده که از سوی ژان کلود آرنو مورد آزار جنسی قرار گرفته است. این روزنامه به نقل از سه منبع مطلع که نامشان فاش نشده، گزارش داده که آرنو در دیداری با شاهزاده ویکتوریا باسن او را لمس کرده است. 
ژان کلود آرنو یکی از شخصیت‌های فرهنگی شناخته‌شده به شمار می‌رود که رابطه نزدیکی با آکادمی سوئد دارد. آکادمی سوئد وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل ادبیات را بر عهده دارد. ژان کلود آرنو همسر کاتارینا فروستنسون، شاعر سوئدی است که او هم در آکادمی سوئد عضویت دارد.
۱۸ زن در نوامبر سال ۲۰۱۷ اتهام آزار جنسی را علیه ژان کلود آرنو به طور علنی مطرح کردند.
به گزارش رسانه‌های سوئدی طرح این اتهامات و لطمه‌ای که به حیثیت و اعتبار این مؤسسه زد، موجب شد که بحث‌های جدی در مورد لغو جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ مطرح شود. هنوز به طور رسمی در این زمینه تصمیمی گرفته نشده است.
شماری از اعضای آکادمی سوئد در اعتراض به رویکرد آکادمی در رابطه با اتهامات طرح شده‌، از پست‌های خود کناره‌گیری کرده یا به طور کامل از عضویت در آکادمی انصراف دادند.
در تازه‌ترین مورد سارا استریدسبرگ، نویسنده و روزنامه‌نگار، طبقه بیانیه‌ای که آکادمی روز شنبه (۲۸ آوریل) منتشر کرد، از سمت خود کناره گرفت. از ۱۸ عضو آکادمی اکنون تنها ده عضو باقی مانده‌اند.
سارا دنیوس، رییس آکادمی سوئد نیز در پی انتقادات شدید اواسط ماه آوریل از مقامش استعفا داد.
آکادمی سوئد همچنین با اتهامات فساد مالی نیز روبروست و تحقیقات در این رابطه به جریان افتاده‌اند.
کاتارینا فروستنسون، همسر ژان کلود آرنو نیز متهم به نقض قوانین شفافیت است. گفته می‌شود او مالکیت مشترک خود بر یک نهاد فرهنگی را که توسط شوهرش اداره می‌شده، پنهان کرده است. این نهاد فرهنگی از آکادمی سوئد بودجه دریافت می‌کرده است.

مرگ دختر ۱۸ ساله در تبریز؛ پای گشت ارشاد در میان است

 مرگ دختر ۱۸ در تصادف یک دستگاه خودروی شخصی با اتوبوسی در شهرک «باغمیشه» شهر تبریز جنجال برانگیز شده است.
 
این تصادف بنابر اعلام وحید شادی‌نیا٬ سخنگوی اورژانس استان آذربایجان شرقی عصر چهارشنبه (پنجم اردیبهشت) رخ داده است.
 
شادی‌نیا اعلام کرده این تصادف مقابل پارک «بانوان» در شهرک «باغمیشه» تبریز رخ داد که در پی آن دختر ۱۸ ساله‌ای که سرنشین پژو بود جان باخت.
 
وی علت مرگ این دختر را «شدت جراحات وارده» اعلام کرده و افزوده «تلاش‌های اورژانس هم نتیجه‌ای نداشت.»
 
شادی‌نیا اضافه کرده که پسر۱۸ساله تنها مصدوم این حادثه نیز توسط اورژانس به بیمارستان انتقال یافته است.
 
گروهی در شبکه‌های اجتماعی نیز گفته‌اند این تصادف در پی فرار دختر و پسری که «گشت ارشاد» در تعقیب آنها بوده٬ رخ داده است.
 
آنها می‌گویند این دختر و پسر که تلاش داشتند از دست «گشت ارشاد» فرار کنند خودروی آنها با اتوبوس تصادف کرده و منجر به مرگ یکی از آنها شده است.
 
سایت «گوناز تی‌وی» هم به نقل از شاهدان عینی نوشته «این دختر و پسر سوار ماشین شخصی‌شان بوده‌اند که پلیس گشت ارشاد آنها را تحت تعقیب قرار می‌دهد» که منجر به بروز تصادف می‌شود.
 
در تصاویر منتشر شده از این حادثه، شهروندان در محل تجمع کرده و پسر جوان در کنار خودروی پلیس بر روی زمین نشسته و گریه می‌کند.
 
سایت محلی «تبریز من» مدل خودروی تصادف کرده را پژو «۲۰۶» اعلام کرده٬ اما گروهی از کاربران توییتر نوشته‌اند که این خودرو پژو «پرشیا» بوده و تصاویر منسوب به این تصادف را نیز منتشر کرده‌اند.

۱۳۹۷ اردیبهشت ۸, شنبه

تلاش حزب پیشرفت نروژ برای ممنوعیت پخش اذان از مساجد این کشور

حزب مهاجرستیز «پیشرفت» Frp نروژ قصد دارد با تصویب قانونی پخش اذان از بلندگوهای مساجد را در این کشور ممنوع سازد.
 حزب مهاجرستیز «پیشرفت» Frp نروژ -که در کنار حزب «محافظه کار» هسته اصلی قدرت دولت فعلی نروژ را تشکیل می دهد- در تلاش است که در جلسه ملی آخر این هفته طرح پیشنهادی ممنوعیت کامل پخش اذان از مساجد مسلمانان در نروژ را مطرح کند. گفته می شود که این طرح پیشنهادی حزب پیشرفت بر علیه تلاش احتمالی برخی از مساجد در نروژ برای گرفتن اجازه پخش اذان (در پیروی از دو مسجدی که در کشور همسایه-سوئد- موفق به کسب این اجازه از دولت شده اند) می باشد.
به نقل از “زیر آسمان نروژ”،یکی از اعضای حزب پیشرفت در غرب اسلو در این باره می گوید: «هم اکنون،در چندین مناطق کشور مقرراتی وضع شده است که مشخص می کند چه مساجدی این اجازه را دارند که بتوانند از طریق بلندگوها اذان پخش کنند. وی می افزاید: «تعداد زیادی از مردم این اتفاق را نامناسب و آزاردهنده می دانند. در نروژ، ما آزادی مذهب داریم که همچنین مشمول حقی شود که بر اساس آن مردم نباید در معرض فراخوان عمومی برای عبادت قرار بگیرند.»
گفتنی است که رهبر پیشین حزب پیشرفت در سال ۲۰۰۰ میلادی هم طرح پیشنهادی مشابهی را برای ممنوعیت پخش اذان از مساجد در نروژ مطرح کرده بود اما وزارت دادگستری نروژ به این نتیجه رسیده بود که چنین ممنوعیتی با بند نهم کنوانسیون اروپایی حقوق بشر که به حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب اشاره دارد در تضاد است. با این وجود،تاکنون هیچ مسجدی در نروژ هنوز این اجازه را پیدا نکرده است که از طریق بلندگوها به پخش اذان بپردازد.
یکی از سخنگویان امور مهاجرت حزب پیشرفت نروژ در این رابطه می گوید: «برای من اصلن مهم نیست که کنوانسیون حقوق بشر در این رابطه چه می گوید. آنچه برای من اهمیت دارد این است که مردم در صلح و آرامش در کنار همسایگانشان باشند و این یعنی آنکه بواسطه پخش اذان اذیت نشوند. اگر این با موازین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر در تضاد است، برای من هیچ اهمیتی ندارد چون این کاملن احمقانه است.»
شایان ذکر است که در سال ۲۰۱۳ میلادی، مسجد فیتیا Fittja در جنوب شهر «استکهلم» در کشور سوئد موفق به کسب اجازه از دولت برای پخش اذان در روزهای جمعه شد.این مسجد که در سال ۲۰۰۷ بنا شده است، حدود ۷ هزار نمازگزار دارد که اکثر آنها ترک هستند و اولین مسجد سوئدی است که درخواستی مبنی بر لغو قرار ممنوعیت پخش اذان ارائه داد و مسوولان سوئدی با آن موافقت کردند.در سوئد حدود ۲۰۰ مسجد وجود دارد و تنها برخی از آنها دارای گلدسته و مناره هستند.در سال ۲۰۱۷ میلادی هم مسجدی دیگر در شهر «کارلسکرونا» در کشور سوئد موفق به کسب اجازه پخش اذان برای پنج نوبت در روز شد. هرچند به گفته ی «عبود الرحمن تمارجی» – رئیس انجمن فرهنگی اسلامی در شهر کارلسکرونا-در فاز اولیه و به دلیل مسکونی بودن منطقه،بلندگوهای مسجد فقط برای اذان‌گویی در روز جمعه استفاده می شوند اما هدف ما نیز این است که به مرور زمان موقعیت‌مان را توسعه دهیم و فعالیت‌مان را در این زمینه به تدریج افزایش دهیم.

اداره تحصیلات و آموزش نروژ: مدرسه «ویژه مسلمانان» در کشورمان عواقب منفی دارد

کمیته بررسی پرونده تاسیس مدارس اسلامی در نروز اعلام کرد که به دلیل فقدان پیش نیازهای لازم برای سازگاری با قوانین دولتی این درخواست رد شده است.
 گزارشهای محلی از نروژ حاکی از مخالفت قاطع اداره تحصیلات و آموزش این کشور UDIR با دومین درخواست از یک سازمان برای تاسیس یک مدرسه خصوصی ویژه مسلمانان در شهر اسلوست.
به نقل از زیر آسمان نروژ، نخستین درخواست این سازمان اسلامی به نام Den Muslimske Grunnskole – The Muslim Primary School نیز در اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی با مخالفت روبرو شده بود.
اداره تحصیلات و آموزش نروژ در بیانیه ای تاسیس مدرسه «ویژه مسلمانان» را مانع بزرگی برای همگرایی و سازگاری دانش آموزان در جامعه نروژ دانسته است که عواقب منفی زیادی را به دنبال خواهد داشت. کمیته بررسی این پرونده همچنین اعلام کرد که به دلیل فقدان پیش نیازهای لازم برای سازگاری با قوانین دولتی این درخواست رد شده است.
در درخواست این سازمان اسلامی مقرر شده بود که یک مدرسه مقطع ابتدایی برای ۲۰۰ دانش آموز در منطقه گرونلان Grønland در مرکز شهر اسلو تاسیس شود که آمادگی ارائه کلاسهای آموزشی از مقطع یک تا ده را به زبان نروژی داشته باشد.اداره تحصیلات و آموزش نروژ که مسئولیت توسعه مهدکودکها و مدارس ابتدایی و دبیرستان در نروژ را بر عهده دارد، همچنین اعلام کرد که در صورت دریافت شکایت نسبت به تصمیم گرفته شده،آمادگی لازم را برای بررسی مجدد و در صورت نیاز ارجاع آن به وزارت آموزش و پرورش نروژ برای تصمیم نهایی دارد.

گزارش‌های تائید نشده از «دفن دوباره» جسد رضا شاه و بازداشت دو فعال مدنی در محل کشف جسد‎

همزمان با اظهارات رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهرتهران و فرماندار شهر ری درباره دفن دوباره جسد منسوب به رضا شاه، برخی گزارش‌ها از بازداشت دو فعال سیاسی و مدنی در نزدیکی حرم عبدالعظیم و محل کشف این جسد حکایت دارد. کامران ایازی و مریم شریعتمداری این بازداشت‌شدگان هستند.
 
به گزارش خبرگزاری ایسنا، هدایت الله جمالی پور فرماندار شهر ری روز پنج‌شنبه ششم اردیبهشت در واکنش به گزارش‌ها درباره پیدا شدن جسد مومیایی منسوب به رضا شاه اعلام کرد که جسدهای قدیمی کشف شده در این شهر «در مکان‌های مناسب دفن می‌شوند».
 
آقای جمالی پور گفت: «در محدوده ری به‌ویژه در آرامستان‌های آن، گاهی با توجه به تاریخ پرافتخار این شهر، در هنگام گودبرداری‌ها اجساد یا بخشی از اجساد قدیمی پیدا می‌شوند که این اجساد با رعایت مسائل شرعی در مکان‌های مناسب دفن می‌شوند».
 
آقای جمالی پور توضیحات بیشتری درباره این جسد و مکان دفن احتمالی نداده است.
 
در همین حال محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران، براساس شنیده‌های «غیر موثق» اعلام کرد که جسد پیدا شده دوباره دفن شده است.
 
پیش از این نیز وب‌سایت «روزآروز» از قول یک منبع محلی خبر داده بود که «پس از خروج مومیایی از محفظه بتنی، آن را در یک محفظه فلزی قرار داده و در همان محدوده حرم حضرت عبدالعظیم مجددا دفن کرده‌اند».
 
کشف جسد منسوب به رضا شاه بازتاب گسترده‌ای درشبکه‌های اجتماعی داشته است. از سویی برخی از وب‌سایت‌ها از جمله هرانا از «فضای امنیتی» و حضور پرتعداد ماموران نیروی انتظامی در حرم عبدالعظیم حسنی درشهر ری خبر داده‌اند. فیلم‌هایی نیز در فضای مجازی دراین باره منتشر شده است.
 
وب‌سایت همچنین هرانا خبر داد که کامران ایازی، فعال مدنی و زندانی سابق سیاسی، روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت، پس از حضور در نزدیکی محل کشف جسد منسوب به رضا شده بازداشت شده است.
 
توئیتر کمپین حقوق بشر در ایران نیز به نقل از نسرین ستوده خبر داد که مریم شریعتمداری، موکل وی که به شهر ری رفته بود «با اعمال خشونت» از سوی ماموران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
 
مریم شریعتمداری، یکی از معترضان به حجاب اجباری است که پرت شدن او توسط مامور نیروی انتظامی از سکویی که برای اعتراض به حجاب اجباری برروی آن ایستاده بود، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد.
 
درباره دلیل بازداشت کامران ایازی و مریم شریعتمداری اطلاعاتی منتشر نشده است.
صبح روز سوم اردیبهشت برخی از سایت‌ها از جمله «روزآروز» خبر دادند که در طرح توسعه حرم عبدالظیم حسنی در شهرری یک جسد «مومیایی» کشف شده که احتمال دارد جنازه رضا شاه، موسس سلسله پادشاهی پهلوی، باشد.
 
با این حال ساعاتی بعد مصطفی آجرلو، مدیرکل روابط عمومی آستان عبدالعظیم حسنی، اعلام کرد که جسد کشف شده «باقی مانده از یک جسد طبیعی است» و «چهره آن قابل تشخیص نیست».
 
در مقابل اما حسن خلیل‌آبادی رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران، گفته بود که این جنازه «مومیایی شده» بود و در پی حفاری در قسمت غربی صحن شاه‌عبدالعظیم حسنی پیدا شده است.
 
در همین حال رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران اعلام کرد که آستان عبدالعظیم «هیچ اطلاعی رسمی و دقیقی» در اختیار اعضای شورای شهر قرار نداده است.
 
آقای حق شناس اضافه کرد: «جامعه به شدت منتظر است که در این خصوص اطلاعات دقیق و روشنی دریافت کند. دلیلی ندارد که اگر فرضا ثابت شود این جسد متعلق به رضا شاه است نخواهیم که به جامعه توضیح دهیم».
 
در همین حال محسن رنانی، استاد اقتصاد در دانشگاه‌های ایران، در یادداشتی نوشت که پیکر رضاشاه «نه تنها بخشی از تاریخ ایران است، بلکه می‌تواند به‌ عنوان یک سرمایه نمادین تاریخی، در آینده یک جاذبه جهانی توریستی برای ما ایجاد کند؛ همان کاری که مقبره استالین در روسیه می‌کند».
 
شاهزاده رضا پهلوی روز سه‌شنبه چهارم اردیبهشت در بیانیه‌ای که روی صفحه توئیتر خود منتشر کرد، از حکومت جمهوری اسلامی و «مقامات مسئول» خواسته بود تا برای روشن شدن اذهان عمومی و رفع هرگونه ابهام، امکان دسترسی به پیکر را به پزشکان و کارشناسان علمی مورد اعتماد و تایید خانواده بدهند.
 
مقبره رضا شاه پس از انقلاب بهمن ۵۷ توسط صادق خلخالی که با حکم آیت‌الله خمینی به عنوان «حاکم شرع» منصوب شده بود، تخریب شد.
 
آقای خلخالی در خاطرات خود مدعی شده بود که هنگام تخریب این آرامگاه جنازه‌ای کشف نشد و محمدرضا پهلوی هنگام خروج از ایران جنازه پدرش را با «با خود برده بود». با این حال شاهزاده رضا پهلوی این ادعا را تکذیب کرده است.
 
صادق خلخالی در خاطرات خود نوشته که تخریب آرامگاه رضاشاه ۲۰ روز طول کشید، و چون ساختمان بسیار محکم بود با گریدر، بولدوزر، جرثقیل و وسایل قوی مکانیکی موفق به تخریب آن نشده و در نهایت از مواد منفجره استفاده کردند.
 
رضاشاه، بنیانگذار سلسله پهلوی در سال ۱۳۰۴، با حمله نیروهای بریتانیایی و اتحاد جماهیر شوروی به ایران در شهریور ۱۳۲۰ به ناچار از قدرت کنار رفت و به آفریقای جنوبی تبعید شد.
 
وی در سال ۱۳۲۴ در این کشور درگذشت و پیکرش به قاهره فرستاده شد که پس از مومیایی شدن، برای سال‌ها به رسم امانت آنجا باقی ماند.
 
سرانجام در سال ۱۳۲۹ پیکر او به ایران آورده شد و در آستان عبدالعظیم حسنی در شهرری در جنوب تهران دفن شد و سپس بنای یادبودی روی مقبره وی ساخته شد که پس از انقلاب بهمن ۵۷ توسط صادق خلخالی، حاکم شرع، تخریب شد.
 
اعتراض‌های دی‌ ماه پارسال دوباره نام رضا شاه و خانواده پهلوی را به صحنه سیاسی ایران بازگرداند و معترضان شعار می‌دادند: «رضاشاه روحت شاد»، «چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم»، «ای شاه ایران، برگرد به ایران» و «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره».

بازیگر معروف ایرانی به کما رفت

بازیگر سریال “هزاردستان” و کمدی “شارلاتان” به کما رفت.
 
حسین شهاب بازیگر که تجربه نزدیک به پنج دهه فعالیت در سینما  را داشت به دلیل نارسایی قلبی به کما رفت.
حسین شهاب از جمله بازیگران نقش های مکمل بود که بعد از اشتغال به ورزش  کشتی در باشگاههای پولاد و فردوسی از اواخر دهه چهل به بازیگری روی آورد.
اولین فیلم حسین شهاب «گردش روزگار» بود و به دنبال آن و در دهه های مختلف در آثاری همچون «کافر»، «دشنه»، «تنگسیر»، «گوزنها»، «برزخیها»، «شیلات»، «شب بیست و نهم» و «واکنش پنجم» ایفای نقش کرد.
 
حسین شهاب سابقه حضور در سریال تاریخی ماندگار «هزاردستان» را هم در کارنامه دارد و کمدی «شارلاتان» از آخرین کارهایی است که در آن ایفای نقش کرده است.

جزئیاتی درباره فرد مسلح در دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی در پایتخت آمریکا

: در حالی که رسانه های دولت ایران بعد از درگیری در دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی در واشنگتن، آن را ناشی از سیاست های مهاجرتی پرزیدنت ترامپ علیه ایرانیان عنوان کرده اند، اما جزئیات بیشتر از این ماجرا نشان می دهد که یک شهروند ایرانی تبار در پی تنش با کارکنان این دفتر، روی به تهدید و درگیری آورده است.
 
چهارشنبه ظهر سرویس مخفی ایالات متحده که وظیفه تأمین امنیت مکان های دیپلماتیک را در آمریکا بر عهده دارد، اعلام کرد که بعد از اعلام خبر درگیری در دفتر حفاظت از منافع ایران، فردی را پیش از هرگونه تیراندازی دستگیر کرده است.
 
اما این فرد کیست؟ مایکل لیپین خبرنگار صدای آمریکا بر اساس مدارک دریافتی از دفتر دادستانی، مشخصاتی را درباره مرد دستگیر شده، ارایه داده است.
 
«علیرضا فخار»، ۵۵ ساله از منطقه فیرفکس ویرجینیا، به خاطر رویدادی که در روز چهارشنبه در دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی ایران در پایتخت آمریکا روی داد، در اولین جلسه دادگاه در واشنگتن حضور یافت.
 
دفتر دادستان فدرال آمریکا در واشنگتن آقای فخار را به دو اتهام فدرال آدم ربایی و آسیب به ملک یک دولت خارجی متهم کرد. او همچنین به تهاجم با یک سلاح خطرناک متهم شده است.
 
وی به طور موقت در یک بازداشتگاه به سر می برد تا این که در روز سی آوریل در دادگاه حاضر شود.
 
اتهام آدم ربایی می تواند برای این متهم به حکم حداکثری حبس ابد منتهی شود. همچنین اتهام آسیب به اموال دولت خارجی تا پنج سال مجازات دارد. اتهام تهاجم با یک سلاح خطرناک نیز مجازات تا ده سال زندان دارد.
 
با توجه به اینکه رسیدگی به این پرونده در جریان است، دفتر دادستان از اظهارنظر خودداری کرد.
 
روزنامه جروزالم پست پیشتر در گزارشی به نقل از ایرنا نوشت: یک مرد مسلح در ساعات اولیه صبح چهارشنبه دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن دی سی را مورد حمله قرار داد.
 
از زمان گروگانگیری دیپلمات‌های آمریکا در تهران، جمهوری اسلامی و ایالات متحده رابطه دیپلماتیک ندارند و دفتر حفاظت از منافع ایران که در مکان سفارت پاکستان دایر است، امور کنسولی و صدور پاسپورت و امور سجلی ایرانیان آمریکا را انجام می‌دهد.