این روزها بسیاری نسبت به قدرت گرفتن دولت پنهان هشدار میدهند. این هشدارها با آنچه در هشت ساله دولت خاتمی رخ داد متفاوت است. اگر در آن زمان دولت پنهان با تشکیل کمیتههای مختلف هر نه روز یک بحران درست می کرد، و درصدد بود تا دولت اصلاحات را ناکارآمد نشان دهد که بتواند در آینده بهره برداری سیاسی کند، این بار نه به دنبال بحران سازی صرف و ماهی گیری در آینده هستند که میخواهند با ناکارآمد نشان دادن دولت و ایجاد بحرانهای متعدد اجازه ندهند تا کار این دولت به آخر برسد.
دستهایی در کار هستند تا تقویم کاری رئیس جمهور به پایان نرسد و عدم کفایت او مطرح شود حال به هرترتیب و از هر کانالی حتی کانالهای غیر قانونی. از این رو نیز از تمام ابزار استفاده کرده و مجهز به میدان آمدهاند و از آنجا که دولت نیز خود با بیکفایتی و تصمیم گیریهای نادرست و غیر شفاف آب به آسیابشان میریزد گویا کار در حال آسان تر شدن است.
از این روز سید مصطفی تاج زاده فعال سیاسی اصلاح طلب چندی است که در این خصوص هشدار میدهد. او روز گذشته در توییتی نوشت: “به نقطه عطف/حذف یکی از دو دولت نزدیک میشویم. یا دولت پنهان از مستوری دست میکشد و با کنار زدن دولت قانونی ارکان حکومت را کامل در دست میگیرد یا مجبور به عقبنشینی از قلمروهای مختلف بهویژه در عرصه اقتصاد و سیاستخارجی میشود. اجازه ندهیم جامعه مدنی از حزب پادگانی شکست بخورد.”
همچنین حسین آشنا مشاور رئیس جمهوری نیز در توییتهای جداگانه نسبت به افزایش قیمت دلار هشدار و از دستهای پنهانی خبر داد که در حال بهم ریختن اوضاع کشور هستند: “مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل ۴ راهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و … منتهی می شود. مردم و دولت نه تسلیم بحران سازی اجتماعی دی ماه شدند و نه تسلیم بحران سازی اقتصادی، ارتباطی و اطلاعاتی اردیبهشت می شوند. ساعت پایتخت ایران هرگز به وقت شام تنظیم نخواهد شد.”
محمد تقی کروبی نیز در این باره نوشت: “افزایش اینگونه قیمت ارز ناشى از پیامدهاى صرف اقتصادى نیست. به نظر مىرسد پشت پرده اتّقاقات مهمّى در حال رقم خوردن است که اگر دولت توان مدیریت کردن آن را نداشته باشد به زودى پایان مى پذیرد.”
همه توییتها در واقع یک جا را نشانه رفتهاند، دولت و دستهای پنهانی که در حال التهاب آفرینی در کشور هستند. میتوان حوادث را کنار هم چید، از یک سو فشار بر شهردار تهران و حتی تهدید امروز صبح دادستان تهران و نهایت استعفای مجدد او، از دگر سو بالارفتن قیمت ارز و سکه. تهدید به فیلتر و بستن فضای مجازی، تهدید به برخورد با فعالان سیاسی و مدنی، بازداشتهایی تحت عنوان جاسوسی و غیره. اتفاقات دی ماه ۹۶، ناکارآمد نشان دادن دولت و مهم تر از همه مطرح و پررنگ شدن بحث رئیس جمهور نظامی همگی حاکی از این است که یک جریان خاص خوابهای خوشی برای ایران و منتخب مردم ندیده است.
در تحلیل و نوشتن هر مطلبی نمیتوان نقش دولت را نادیده گرفت، بی کفایتی تیم اقتصادی دولت، سیاستهای غلط اقتصادی، غیر شفاف عمل کردن و مهم تر از همه عدم پاسخگویی و سکوت رئیس جمهور در این خصوص از جمله عواملی هستند که باید در نظر گرفته شوند و در مورد آن حرف زد و نوشت. نمیتوان از کنار بیکفایتیهای دولت عبور کرد و چیزی نگفت. هم در مساله تلگرام، هم در مساله بالارفتن قیمت ارز و هم در دیگر مسائل دولت قطعا مقصر است و کم کاری میکند اما در کنار تمامی اینها آنچه پیش از همه این روزها حس میشود شنیدن پای صدای نظامیان است.فعالان سیاسی نزدیک به جریان اقتدارگرا که روزگاری خود سردار بودهاند و در سپاه نقش آفرینی میکردند این روزها از لزوم یک رئیس جمهور نظامی میگویند و در حال جاانداختن این مساله در بین افکار عمومی هستند.
به نظر میرسد جریانی که نتوانست رئیسی را به قدرت برساند، نتوانست در سال ۸۸ به دلیل مقاومت مردم و فعالان سیاسی به خواستهای خود برسد، سال ۹۲ و ۹۶ و در انتخابات مجلس و شورای شهر تهران از مردم شکست خورد و هیچ راهی به صندوق رای ندارد می خواهد شرایط کشور را به گونهای دیگر رقم زند و حرکت خزندهای را در جریان اندازد. آنها میخواهند با ناکارآمد نشان دادن دولت و جریان اصلاح طلبی و ناامید ساختن مردم از اصلاح امور و مایوس ساختن آنان شرایط را به سمتی که میخواهند سوق دهند و صندوق رای را بی اثر سازند چراکه خوب میدانند بازندگان صندوق رای هستند.
کشور روزهای پرالتهابی را پشت سر میگذراند. شرایط بشدت حساس است، از یک سو ترامپ و تهدیدهایش که هم بر بازار ارز اثر گذاشته و هم باعث شده تا برجام ناکارآمد شود مشکلات کشور را دوچندان کرده است و از سوی دیگر دولت پنهان یا دولت نظامیان که بیشتر منابع اقتصادی و مالی کشور دستشان است و زورشان نیز بر تمام نهادهای انتخابی میچربد در حال تعضیف پیش از گذشته دولت برای زمین زدن آن هستند.
از این رو دولت و جریانهای حامی دولت هرچه زودتر باید تکلیف خودرا روشن کنند. آنها باید به سراغ یک جراحی بزرگ بروند و با تصمیمات کلان کشور را از آنچه که قرار است دچارش شود نجات دهند.
از یک طرف رهبری نیز باید متوجه باشد با حمایت دولت پنهان و نظامیان شاید در کوتاه مدت اوضاع به کام شود، اما در دراز مدت این مساله نهتنها به ضرر نظام و کشور که به ضرر خود او نیز خواهد بود. خصوصا با شرایط بین المللی که در اطراف ایران رخ داده تغییر غیر دموکراتیک دولت و تضعیف شرایط اقتصادی و اجتماعی حکومت را متزلزل خواهد ساخت.
از سوی دیگر حسن روحانی نیز باید همچون ایام انتخابات با مردم شفاف سخن بگوید، مشکلات و معضلات را بدون نگرانی از شرایط برادر و یا حتی خودش مطرح کند. او باید از مردم کمک بگیرد، خصوصا که مجلس را نیز کنار خود دارد. حسن روحانی میتواند به پشتوانه مردم تصمیمات کلان و بزرگ بگیرد. نظام باید در سیاست داخلی و خارجی دست به تغییرات بزرگ بزند. باید با گفت و گو با کشورهای منطقه و خارج از منطقه شرایط را تغییر دهد و تهدیدها را تبدیل به فرصت کند تا هم اوضاع اقتصادی تغییر کند و هم تهدیدها کمتر شود، در غیر این صورت فرصتهای باقی مانده خواهد سوخت و تهدیدهای دولت پنهان عملی خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر