چهارشنبه هفتم آبان، خبر درگذشت «حسن زارع دهنوی»، مشهور به «قاضی حداد» در فضای مجازی منتشر شد. دلیل مرگ، ویروس کرونا بود. این خبر، واکنشهایی گسترده را از سوی مردان و زنانی در پی داشت که روزی روبهروی او و پشت میز محاکمه ایستاده بودند.
قاضی حداد را با عنوان شکنجهگر «زندان اوین»، اجراکننده اعدام در جوخههای مرگ، ریاست بر ابرکارتل اقتصادی رهبر جمهوری اسلامی، یعنی «ستاد اجرایی فرمان امام»، قاضی متهمان «کنفرانس برلین»، طراح استفاده از «اراذل و اوباش» و آموزشدهنده آنها برای سرکوب اعتراضات مردمی و یکی از شکنجهگرهای «بازداشتگاه کهریزک» میشناسند.
اما آنچه شاید در موردش ندانیم این است که قاضی حداد حد فاصل سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ یکی از تاثیرگذارترین مردان «باشگاه استقلال» بود.
قاضی حداد اولین، آخرین و تنها قاضی قدرتمند نظام جمهوری اسلامی نیست که به بدنه ورزش ایران متصل شد. اینجا، نگاهی میاندازیم به سرشناسترین قضاتی که با کارنامههای خاکستری وارد دستگاه ورزش ایران شدند.
قاضی حداد؛ تسریع در خفه کردن صدای منتقدان
مهر سال ۱۳۸۸ «خبرآنلاین» در گزارشی به «حضور یکی از سرشناسترین قضات عالی کشور در راس کمیته انضباطی باشگاه استقلال» اشاره کرد.
در این گزارش به صراحت از نقش قاضی حداد در پیگیری شکایتهای مدیران باشگاه استقلال از رسانهها و خبرنگاران آنها اشاره شده بود. صاحب امتیاز یکی از نشریات به خبرآنلاین گفته بود: «کمتر از یک هفته پس از زمانی که باشگاه استقلال اعلام کرد از ما شکایت میکند، احضاریه به دست بچههای ما رسید. در حالی که پروسه رسیدگی به این شکایت بین ۶ تا ۷ ماه بود.»
مسئول وقت روابط عمومی باشگاه استقلال به خبرآنلاین گفته بود که «مدیران مسئول رسانهها همیشه بلافاصله پس از اعلام شکایت ما، عذرخواهی میکردند و پرونده بسته میشد. اما برخی از نشریات علاقهای به عذرخواهی ندارند و باید در دادگاه ماجرا حل و فصل شود.»
«امیررضا واعظ آشتیانی»، مدیرعامل وقت باشگاه استقلال و یکی از نزدیکترین مدیران ورزشی به «محمود احمدینژاد»، با حکمی که برای قاضی حداد به عنوان رئیس کمیته انضباطی صادر کرد، مجموعه خود را در زیر یک سپر امنیتی مستحکم مقابل خبرنگاران، رسانهها و منتقدین قرار داد.
پس از او، «علی فتحاللهزاده»، دیگر مدیرعامل باشگاه استقلال، حکم قاضی حداد را به «مشاور عالی» تغییر داد و باز هم این حمایت را در سالهای مدیریتیاش برای خود دید.
اما مشخص نبود مدیرانی که توسط سازمان وقت تربیت بدنی منصوب میشدند، چه خدماتی به قاضی حداد ارائه میکردند که یک حمایت تام را در قوه قضاییه برای خود میدیدند.
خبرآنلاین برای رسیدن به پاسخ این سوال که چرا پروندههای باشگاه استقلال و شکایتهایی که مدیران این مجموعه از منتقدان خود نزد دستگاه قضا میبرند به سرعت به نتیجه میرسد، نزد معاون دادستانی وقت تهران رفت و این جواب را گرفت: «من نمیدانم چرا، اما قاضی حداد به کسی توصیه نمیکند.»
معاون وقت دادستانی تهران که بود؟ «محمود سالارکیا.»
محمود سالارکیا؛ قاضی، متهم و معاون حقوقی پرسپولیس
نهم مهر سال ۱۳۹۰ وبسایت رسمی «باشگاه پرسپولیس» در خبری مدعی شد که طی احکامی از سوی «محمد رویانیان» مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس، اعضای جدید کمیته انضباطی این باشگاه که متشکل از «حقوقدانان و قضات دادگستری» هستند، منصوب شدهاند.
یک روز بعد رئیس همین کمیته، یعنی «محمود سالارکیا»، به عنوان «معاون حقوقی» باشگاه پرسپولیس از سردار محمد رویانیان حکم میگیرد.
۱۸ مهرماه همان سال «اتحادیه اروپا» فهرست ۲۹ نفرهای از افراد امنیتی و قضایی ایران را که متهم به نقض جدی حقوق بشر از جمله اعدام، شکنجه و صدور احکام قضايی ناعادلانه بودند، در فهرست تحریم خود قرار داد. یکی از این ۲۹ نفر محمود سالارکیا بود.
کارنامه آقای سالارکیا را میتوان در ابعادی چندگانه جستوجو کرد. از معاونت قاضی «سعید مرتضوی» تا مسئوليت بازجویی از بازداشتشدگان اعتراضات ۱۳۸۸ و البته راهاندازی «طرح امنيت اجتماعی» برای استان تهران.
اتحادیه اروپا در بیانیه خود پیرامون چرایی تحریم محمود سالارکیا، توقیف اموال او و ممنوعیت ورودش به خاک کشورهای عضو این اتحادیه نوشته بود: «محمود سالارکیا در زمان تصدی معاونت دادستان کل تهران در امور زندانها، مسئول مستقیم بسیاری از دستگیریهای افراد بیگناه و فعالان سیاسی و شرکتکنندگان در تجمعات آرام است. طبق گزارش دیدهبانهای حقوقبشر بسیاری از دستگیریها و بازداشتهای این افراد که زیر نظر او انجام شدهاند، بدون اطلاع وکیل یا خانوادهها، مشخص نبودن مدت زمان بازداشت و شرایط مبهم انجام شدهاند.»
یک هفته بعد، محمد رویانیان، تنها راه حل خروج پرسپولیس از بحران را «استفاده از راهکارهای مدیریتی» محمود سالارکیا خواند.
محمود سالارکیا همزمان با محاکمه و تهدید خبرنگارانی که از باشگاه پرسپولیس و مدیریت فاجعهبار آقای رویانیان انتقاد میکردند، طرحهایی را هم برای «تقویت گشت ارشاد» و «ایجاد شبکه دوربینهای مداربسته در مدارس» در جامعه اجرا میکرد.
خانه بادیگاردها و ماموران حراست
محمود سالارکیا شاید قدرتمندترین قاضی باشگاه پرسپولیس در دوران مدیریت محمد رویانیان بود، اما تنها نیروی امنیتی باشگاه پرسپولیس محسوب نمیشد.
«جمشید زارع» را رسانههای ایران به عنوان مديرکل حفاظت مرکز حراست سازمان صداوسيما و رئیس بخش بازرسی، ارزيابی و رسيدگی به شکايات سازمان وقت تربيت بدنی معرفی میکردند. ولی ناگهان سر از هیئترئیسه «فدراسیون کشتی» درآورد. کمی بعد «پا به توپ شدن» را به «زیر یه خم» ترجیح داد و به عنوان مدیر پیشکسوتها و عضوی از هیئترئیسه باشگاه پرسپولیس معرفی شد.
دیگر شخصی که «محمد رویانیان» در باشگاه پرسپولیس به او حکم مشاوره داد، «محمد جمعهای» بود. محمد جمعهای به صراحت اعلام میکرد که در جوانی هوادار پرسپولیس نبوده است و فقط عشقش به «حسین هدایتی» او را به باشگاه پرسپولیس نزدیک کرده است. محمد جمعهای اما یکی از محافظین آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، و «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» بود.
پرسپولیس پس از آن، دو نیروی امنیتی به نامهای «ایرج عرب» و «جعفر سمیعی زفرقندی» را به عنوان مدیرعامل خود شناخت.
قاضی تورک؛ تندرویی که تاریخ مصرفش تمام شد
در جامعه فوتبال ایران، هیچکس به اندازه «مهدی تاج» به قضات دادگستری علاقمند نبود. او چه روی صحنه و چه پشت صحنه از قدرت قاضیان قوه قضاییه نهایت بهره را برده است.
قاضی «مرتضی تورک» از نخستین قضاتی بود که به محض به قدرت رسیدن مهدی تاج، به «فدراسیون فوتبال ایران» راه یافت.
او پس از آنکه به عنوان یکی از نیروهای امنیتی در اهواز شناخته شد، از سال ۱۳۸۸ مسئولیت ریاست بر دادسرای ناحیه سه تهران را که به «دادسرای ویژه زمینخواری» معروف شده است، به دست آورد. سال ۱۳۹۲ قاضی تورک در دادگاه مشهور «مهآفرید امیرخسروی» در پروندهای که به پرونده «فساد مالی» مشهور بود، برای متهم درخواست حکم اعدام داد. او در پرونده «بابک زنجانی» هم نماینده دادستان در بازرسی اموال متهم بود.
قاضی تورک در فدراسیون فوتبال با حکم مهدی تاج به ریاست کمیته اخلاق رسید. احکامی که او برای بازیکنان و مربیان صادر میکرد، گاهی شگفتی رسانههای بینالمللی را هم برمیانگیخت؛ مانند بازخواست از «اشکان دژاگه» برای تتوی بازو، محرومیت «سوشا مکانی» به دلیل پوشیدن شلوار «باب اسفنجی»، محروم کردن «محسن فروزان» به دلیل انتشار عکسهای بیحجاب همسرش در اینستاگرام، محروم کردن یکی از مربیان تیم ملی به دلیل حضور در دیسکو و محروم شدن «مهدی رحمتی» به دلیل انداختن عکس یادگاری با زنی که حجابش کامل نبود.
برخی دلیل انتصاب قاضی تورک را پرونده باز فساد زمینخواری برادر مهدی تاج در شعبه دادسرای ونک میدانستند.
تاریخ مصرف قاضی تورک اما با روی کار آمدن «ابراهیم رئیسی» در راس قوه قضاییه به پایان رسید. در حقیقت با عزل «صادق لاریجانی» از قوه قضاییه و برکناری «عباس جعفری دولتآبادی» تیغ کمیته اخلاق هم در فدراسیون فوتبال کند شد. زمانی که مهدی تاج ریاست فدراسیون فوتبال ایران را بر عهده داشت، نشانههایی از قدرت عباس جعفری دولتآبادی در این فدراسیون و عزل و نصب مدیران «کمیته اخلاق» و «کمیته انضباطی» به خواست و دستور او، دیده و شنیده میشد.
بیژن قاسمزاده؛ قصاب رسانههای ورزشی، عزیز مهدی تاج
نام «بیژن قاسمزاده» دلهرهآورترین نام برای خبرنگاران ورزشی طی تمام سالهایی بود که مهدی تاج ریاست فدراسیون فوتبال ایران را بر عهده داشت و البته قاضی قاسمزاده نیز هنوز پشت میز محاکمه مینشست.
خبرنگارانی که از فدراسیون فوتبال انتقاد میکردند، دو راه داشتند: یا مقابل بیژن قاسمزاده در مقام رئیس دادسرای ورزش کارکنان دولت، تعهد کتبی بدهند که هیچ نقدی بر فدراسیون تحت امر مهدی تاج نداشته باشند یا مانند برخی از خبرنگاران ورزشی در کهریزک، پس از شکنجه و تراشیده شدن سرشان، رها میشدند.
بازداشت شدن بیژن قاسمزاده، بزرگترین اتفاق برای رسانههای ورزشی ایران بود.
پس از بازداشت او، برخی از روزنامهنگاران ورزشی ایران، به فدراسیون فوتبال مهدی تاج بابت گرانقیمت دانستن او کنایه میزدند.
بیژن قاسمزاده کشتیگیر بود. پس در کنار قضاوت در دادگاههای ایران، پایش را به کمیته انضباطی فدراسیون کشتی هم باز کرد. سه سال در راس کمیته انضباطی فدراسیون کشتی حضور داشت و به این نتیجه رسید که باید در خفا و پشت صحنه بماند. مانند سال ۱۳۹۶ که همراه با مهدی تاج در مراسم بهترینهای سال فوتبال ایران حاضر شد و جایزه «مرد اخلاق» را به «محمدرضا پورمحمد» تحویل داد.
احکامی که او برای جامعه فوتبال ایران صادر کرد، شاهکار بودند؛ از حکم زندان «محمد مایلیکهن» تا «حکم بازداشت و بازجویی از سوشا مکانی.»
تنها کسی که جسارت پیدا کرد در دادگاه بر سر بیژن قاسمزاده فریاد بزند، محمد مایلیکهن بود.
مهدی تاج خرداد ۹۶ برای شرکت در مراسم ختم پدر همسر قاسمزاده به شهر بابل رفت و مقابل دوربین عکاسان قرار گرفت تا بر روابط مستحکم خود با دادسرای فرهنگ و رسانه تاکید کند. این جمله بیژن قاسمزاده را که «فدراسیون فوتبال، خط قرمز من است» خبرنگاران ورزشی ایران بارها از زبان او در دادگاه فرهنگ و رسانه شنیده بودند.
شکنجهگر و بازپرس
از قاضی «محمد سعادتمهر» عضو کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، یک جمله ماندگار وجود دارد. او اردیبهشت سال ۱۳۹۹ به خبرنگاران گفت: « جای دفاع و دعاوی حقوقی محکمه و دادگاه است نه رسانه.»
در مورد او «محمد رسولاف»، فیلمساز شهیر ایرانی و برنده جایزه جشنواره «فیلم برلین»، به «ایرانوایر» گفته است: «میتوانم بگویم بیش از ده بار در شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه توسط آقای سعادتمهر بازپرسی شدم. در اغلب موارد رفتار آقای سعادتمهر بسیار خشن، غیرانسانی و از موضع قدرت بود. چند بار هم درگیری بین من و ایشان اتفاق افتاد. اولین جلسه اصلا به خاطر رفتار ایشان برخورد تندی بین من و ایشان پیش آمد. من مقابل ایشان نشستم و به عادت همیشگی پای راستم را روی پای دیگر انداختم. به من نگاهی کرد و گفت: درست بنشین، اینجا دادگاه است. من هم گفتم این طرز صحبت کردن مودبانه نیست و برای یک زمان طولانی با ایشان حرف نزدم. ایشان سوال میکرد و من میگفتم: من با این رفتار شما، صحبتی نمیکنم.»
قاضی سعادتمهر نیز حکم خود را برای حضور در فدراسیون فوتبال از مهدی تاج گرفت.
شهریور سال ۱۳۹۰ وبسایت رسمی باشگاه استقلال خبر داد که «علیاکبر محمدزاده» به عنوان رئیس کمیته انضباطی این باشگاه منصوب شده است. اما توضیح نداد که قاضی محمدزاده بازپرس دادسرای پردیس ونک بود که در امتداد حضور قضات در این باشگاه، از «علی فتحاللهزاده» حکم گرفت. او سپس با حکم «علی کفاشیان» به ریاست کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال هم رسید.
مشخص نیست این تعداد قاضی در فدراسیون فوتبال و باشگاههای ایران چه ماموریتی دارند. اما لااقل به وضوح میتوان پشتیبانی آنها را در قوه قضاییه از مدیرانی که برایشان حکم صادر کردهاند، دید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر