۱۳۹۷ مرداد ۳۱, چهارشنبه

کودکان کار؛ زباله جمع می‌کنند و جانشان را کف جاده جا می گذارند

«حسین عسگراوی»، کودک شش ساله ضایعات جمع کن، از اهالی محله ای به نام «کوره ها» در حاشیه ماهشهر خوزستان، چند روز پیش در حالی که از گاری ضایعاتشان پیاده شده و بی هوا با رقص باد، در پی یک تکه مقوای کهنه می دویده است، توسط اتوبوس گذری زیرگرفته و کشته شد.
اتوبوس ایستاد اما تمام جان حسین روی سطح جاده پخش و پلا شده و به آنی مرده بود. یکی از مسافرها که دل‏دارتر از بقیه بوده، یک عکس از کالبد متلاشی کودک گرفته که در رسانه های محلی منتشر شده است.
حسین فرزند چهارم یک خانواده به شدت محروم ساکن محله «طالقانی» یا کوره ها بود. او و دو برادر دیگرش از صبح علی الطوع در حاشیه جاده های منتهی به ماهشهر، در پی لیوان های پلاستیکی،‌ شیشه های نوشابه، بطری های خالی آب، کاغذ،‌ ضایعات نان و آشغال هایی بودند که مسافرها از پنجره اتوبوس های گذری به حاشیه جاده ها می ریزند یا دانه های روغنی که توسط ماشین های بزرگ ترانزیت از بندر امام خمینی به سایر نقاط کشور وارد یا خارج می شوند و از روی بار سرریز می کنند.
این روزها مرگ او و عکس بسیار دردناکی که از سر متلاشی شده اش روی سطح جاده، در رسانه های محلی منتشر شده، غم و اندوه تلخی بر دل ساکنان شهرک طالقانی یا همان کوره ها انداخته است.
«نعیمه نقمانی» که از ساکنان همین شهرک است، به «ایران وایر» می گوید:«حسین چهره بسیار معصوم و غمگینی داشت و هر روز صبح علی الطلوع که معمولا بچه های آن سن و سال باید خواب باشند،‌ روی گاری ضایعات نشسته بود و چرت می زد. یکی دو بار او را دیدم که سرش با حرکت گاری ضایعات، پایین و بالا می شد. دو برادر بزرگ ترش که یکی از آن ها به نظرم دانش آموز دبیرستان و دومی هم 10 یا 12ساله است، گاری را می کشیدند و سه تایی راهی  حاشیه جاده های اطراف منتهی به بندر "معشور" می شدند.»
نعیمه با این که خودش شرایط اقتصادی نابسامانی دارد اما می گوید هر بار این صحنه را می دیده، انگار یک نفر قلبش را جاکن می کرده است: «آن بچه واقعا نحیف و کوچک بود. برای مراسم ختمش رفتم. مردم خیلی با آن خانواده هم‎دردی کردند. اما چه فایده؟ همه آن هم‏دردی ها شام یک شب آن خانواده نمی شوند. اما به هر حال، مردم این حوالی با هم مهربانند. کسی نمی گوید خانه متوفی دو محله دورتر است یا به من چه؟ تمام مردم محله توی خانه محقر آن‏ها جمع شده بودند. همان جا شنیدم که پدرش کارگر ساختمان است و از پس مخارج خانواده اش برنمی آید. تا پیش از مرگ دردناک حسین، آن ها سه برادر و یک خواهر بودند.»
«عباس عطایی»، رییس پزشکی قانونی بندر ماهشهر در گفت و گو با خبرگزاری «ایلنا»، مرگ کودک شش ساله زباله گرد را که در حال جمع آوری کارتن و پلاستیک توسط اتوبوس زیر گرفته شده، تایید کرده است.   
آن ها زباله های قابل بازیافت را از سطح جاده ها جمع آوری و با گاری دست سازی که پدرشان سر هم کرده بود، به محل فروش ضایعات منتقل می کردند. گفته می شود مقوا و کاغذهای جمع آوری شده راحت تر از بقیه زباله های داخل گونی این بچه ها به فروش می رسد؛ هر کیلو مقوا ۵۰۰ تومان.
نعیمه از همسایه ها شنیده که گویا کودک شش ساله دنبال یک تکه مقوای کهنه بوده که با باد به این سو و آن سو می رفته وهمان دم طعمه اتوبوس شده است.
«حسین رضوی» روان‏شناسی خوانده و مدتی هم در یک موسسه توانمندسازی کودک و نوجوان محلی کار می کرده است؛ موسسه ای که فقط چهار ماه دوام آورده و مدت کوتاهی بعد از شروع فعالیتش، تعطیل شده و او هم به ناچار به کار آزاد روی آورده است.
می گوید این‏جا از فعالیت برای نجات جان کودکان خبری نیست و چنان حضور سازمان بهزیستی و سازمان های دولتی مسوول کم رنگ و ندیدنی است که هیچ کسی حتی به خاطرش نمی آید چنین اسمی هم وجود دارد:«ای کاش تعدادی از فعالان حقوق کودکان ساکن مرکز و شهرهای بزرگ‎تر روی معضل جدی و بزرگ کودکان کار منطقه ویرانه ماهشهر و بندر امام و خصوصا شهرک های حاشیه این دو شهر تمرکز می کردند.»
می گوید تعداد کودکان کار در این مناطق بی‎داد می کند و آمار آن‏ها به شکل محسوسی در حال افزایش است:«البته هیچ آمار دقیقی از کودکان کار این منطقه وجود ندارد چون آن ها دغدغه هیچ موسسه یا نهاد دولتی و غیر دولتی نیستند.»
به گفته او، در مورد تصادفات منجر به فوت این کودکان هم آماری وجود ندارد: «ولی محلی ها مداوما در جریان اخبار مرگ ومیر یا تصادف کودکان و بزرگ‏سالانی قرار دارند که در حال جمع آوری دانه های روغنی و ضایعات حاشیه جاده ها هستند.»
نعیمه هم معتقد است حداقل یک خانوار از هر سه خانوار ساکن محله کوره ها روزگارشان با جمع آوری ضایعات می گذرد:«شاید آماری وجود نداشته باشد یا کسی اساسا دغدغه امثال ما را نداشته باشد اما خودمان که کور نیستیم. با نگاهی به همسایه هایمان می توانم بگویم این جا تعداد خانواده هایی که تمام درآمد زندگی‏شان را از پرسه زدن و کیلومترها راه رفتن و راندن گاری ضایعات درسطح جاده ها می گذرانند، کم نیست.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر